اندیشه بان

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه
اندیشه بان

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه

حاشیه / بهمن‌ماه ۱۳۹۷

۱. این روزها کار من شده است شمردن و باز شمردن روزها و سال‌ها. این که در چه تاریخی سربازی‌ام دوباره شروع می‌شود و در چه تاریخی تمام؛ در چه تاریخی فلان مبلغ پس‌انداز خواهم داشت و در چه تاریخی فلان چیز را خواهم خرید. چرتکه انداختن‌های تاریخی و پولی، لذت زندگی را از من گرفته است؛ زندگی‌ای که شاید اندازه‌ی هیچ‌یک از برنامه‌هایم بهم فرصت ندهد.


۲. انقلابی چهل ساله که نه... نظامی چهل ساله. دستگاه حاکمیتیِ منحط‌شده‌ای که از انقلابی‌گری‌اش تنها داد و هوارهای جنجالی و شعاری برایش باقی مانده و از مغزهای گران‌بهای ۵۶ و ۵۷ تهی شده است. انقلاب چهل سالگیش را ندید؛ چرا که سال‌ها پیش از این دار و ندارش را به پای جهل و فساد ریخت و سوزاند.


۳. «من یک کلمه از آن‌چه تو می‌گویی قبول ندارم، ولی تا دم مرگ برای این‌که تو حق گفتن سخنان خود را داشته باشی، مبارزه خواهم کرد. »

 از  کتاب «ولتر در نامه‌های خود»


۴. هم جذب کردن و هم جذب شدن هنر به حساب می‌آن. جذابیت‌ها تو جامعه‌ی ما خیلی سریع ایجاد می‌شه و با همون سرعت هم از بین می‌ره. خانم‌های ما باید یاد بگیرن چطور تک عشق‌شون رو «جذب همیشگی» کنن و آقایون ما هم باید یاد بگیرن چطور «جذب همیشگی» تک عشق‌شون بشن.


۵. فکر می‌کنم حال و روز جامعه طوری شده که دیگه امر به معروف و نهی از منکر کلامی، عملاً کارکردی خلاف ماهیت خودش رو پیدا کرده و دیگه بهتره تا حد زیادی به کنار گذاشته بشه. دین‌داران ما باید بدونن تو شرایط فعلی، صرفاً با حسن رفتارشون می‌تونن تبلیغ دین بکنن و نه با کلام دینی.


۶. برای سال ۹۸، تورمی بزرگ‌تر یا مساوی سال ۹۷ پیش‌بینی شده؛ پیش‌بینی‌ای که با توجه به چشم‌انداز سیاسی و حجم وحشتناک نقدینگی، چندان دور از ذهن نیست. پیشنهاد می‌کنم سهم وجوه نقدتون رو حداقل، و سهم سرمایه گذاری‌های غیرنقدتون رو حداکثر کنید. کمربندها رو باید محکم‌تر بست.


۷. ما با غمت ز شادی عالم گذشته‌ایم

 ور بنگری ز لذت غم هم گذشته ایم


این عشق را به عهد و به پیمان نیاز نیست 

چون در رهت ز عالم و آدم گذشته‌ایم                                                         


 پژمان بختیاری