اندیشه بان

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه
اندیشه بان

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه

کشته شدن کلنل محمدتقی خان پسیان - قسمت دوم

۷. پس از عزل قوام، دولت مرکزی، خودِ پسیان را به عنوان والی خراسان انتخاب کرد. محمدتقی‌خان پس از تثبیت حکم‌رانی خود بر خراسان، با دستی بازتر از قبل دست به اصلاحات زده و با توقیف اموال مشکوک، از جمله بسیاری از اموال قوام و متولیان آستان قدس، به رفع قحطی‌ها و مشکلات خراسان پرداخت. کاری که چندان راحت نیز نبود و او را وادار به چهار بار استعفا کرد؛ که البته با موافقت دولت ضیاء روبرو نشد.

از بخت بد، قوام که در زندان بود، تنها پس از سه ماه حبس و با فرمان احمدشاه قاجار به پست نخست‌وزیری انتخاب شد؛ و همین موضوع باعث زنده شدن کشمکش قبلی میان او و کلنل گردید. قوام دستور برکناری کلنل را صادر و فرد جدیدی را به عنوان والی خراسان انتخاب کرد؛ فرمانی که به مذاق پسیان خوش نیامد و باعث قیام و خودمختاری‌اش نسبت به دولت مرکزی شد. نکته‌ی جالب آن‌که کلنل خود را مطیع اوامر شاه دانسته و اعلام کرد که فرمان‌های دولت قوام بنا بر اغراض شخصی نخست‌وزیر بوده و قابل‌قبول نیست.

این تمرد کلنل از فرمان دولت مرکزی، باعث بسیج والیان شهرهای مجاور و ایلات و قبیله‌های خراسان و سایر مناطق علیه او شد. تحرکاتی که مستقیما توسط دولت قوام‌السلطنه، که تمام توانش را برای درگیری‌های قبیله‌ای و سقوط پسیان جزم کرده بود، رهبری می‌شد.

شاید بتوان جنجال‌برانگیزترین اقدام کلنل پسیان را در طی عمر کوتاهش همین تصمیم او مبنی بر شورش علیه دولت مرکزی دانست. مناقشات فراوانی در این‌باره نسبت به نیت او صورت گرفته است. عده‌ای این تصمیم را ناشی از قدرت طلبی این فرمانده‌ی بلندپرواز می‌دانند و عده ای دیگر آن را ناشی از ظلم و فساد ستیزی او. به‌هر‌حال اگرچه نمی‌توان حکم قطعی صادر کرد، اما می‌توان گفت ادله تاریخی بیشتر بر نظر دسته ی دوم دلالت می‌کنند.


۸. کلنل نیز در نقطه‌ی مقابل، تمام اقدامات نظامی لازم برای مقابله با شورش‌های منطقه‌ای و دولتی علیه ولایت خودخوانده‌اش را به کار بست. از‌جمله آن که تمام وسایل نقلیه‌ی مشهد را برای کارکردهای نظامی ضبط کرد و اطلاعیه‌ی استخدام ژاندارمری را صادر نمود. هم‌چنین تلاش‌هایی را نیز برای به خدمت‌گیری بعضی از قبایل انجام داد که تنها بخش کمی از آن‌ها موفقیت‌آمیز بود. از طرف دیگر، فشارهای اقتصادی زیادی نیز بر گردن ولایت تحریم‌شده‌ی پسیان بود که بحران را بیش از پیش بر او و ولایتش سخت می‌کرد.

گویی این قانون نانوشته‌ی تاریخ است. هیچ‌یک از حکام مرکزی، استقلال‌طلبی زیرمجموعه‌های خود را نمی‌پسندند و حاضر به پاسخ‌گویی به آن‌ها نیستند. تحریم و فشار و تفرقه و آشوب و جنگ، سرنوشت محتوم استقلال‌طلبان است.

 

۹. بحران‌های موجود بر سر راه کلنل پسیان، با ورود رضاخان، که وزیر جنگ وقت و سردار سپه بود، به اوج خود رسید؛ بدین‌گونه که او، سپاهی هزارنفری از قزاق‌ها را برای برکناری پسیان از حکمرانی خراسان به منطقه اعزام نمود تا بدین‌گونه خیال خود را از بابت رقیبی نظامی و تا حدی نزدیک به سید ضیاءالدینِ معزول راحت نماید. درگیری نیروهای پسیان در جبهه‌های محتلف باعث پراکندگی و عدم تمرکز قوای وی گردید. امری که سرانجام باعث کشته شدن او در درگیری با کردهای قوچانی شد.

در تاریخ آمده است که محمدتقی خان تا آخرین فشنگ خود جنگید و سرانجام در محاصره‌ی محالفانش و در تاریخ نهم مهرماه سال ۱۳۰۰ خورشیدی به قتل رسید و سرش از تنش جدا شد. شاعران بزرگی نظیر عارف قزوینی و ایرج‌میرزا در رثای او شعرها و مرثیه‌هایی سروده‌اند و میهن‌پرستی و شجاعتش را تحسین کرده‌اند.

در نهایت این سردار جوان و سخت‌کوش، در باغ نادری مشهد و طی مراسمی باشکوه به خاک سپرده شد.

شاید بتوان مهم‌ترین درسی که می‌توان از تاریخ گرفت را، درس نگرفتن مردم از تاریخ دانست!


۱۰. جملاتی از این سردار پرآوازه:

- من ایران و ایرانی را نه فقط دوست داشته بلکه پرستش می‌کنم... . مرا اگر بکشند قطرات خونم کلمه ایران را ترسیم خواهد نمود و اگر بسوزانند، خاکسترم نام وطن را تشکیل خواهد داد. قدمی بر خلاف رضای خدا و صلاح مملکت برنداشتم... . به تصدیق دوست و دشمن عفت و شرافت سربازی را همیشه محفوظ داشته‌ام. آنچه کرده‌ام مطابق حکم بوده و از قضا احکام هم به حق صادر می‌شده است و گمان ندارم در تاریخ ایران و مخصوصا در تاریخ مشروطیت چنین نظم و ترتیبی به ظهور و بروز رسیده باشد. من اولین کسی هستم که حساب وجوه دریافتی ایام تصدی خود را به میل و رضای خاطر خود پس داده و از بودجه مصوبه ایالتی فقط آن مقدار به خرج آوردم که استحقاقش را داشتم... .

حالا خواهید گفت چرا باز به حزن مى پردازم . ولى غم تنها موافق ذوق من نیست بلکه موافق ذوق تمام اهل شرق است . تسلى ما در گریه است . درحقیقت گریه بزرگترین فرح قلبى ماست و آنچه گریه نیاورد ارزش ندارد.

به مردم نگفته و نمى گویند که براى هفتاد و چند نفر چرا آن قشون چندین هزار نفرى تجهیز شد به پیروان ساده دل و بى آلایش او تفهیم نکردند که یزید و سایر اعراب بنى امیه از ترس قرابت نزدیک حسین بن على با ایرانیان و امکان کومک ایرانیان به او باشتاب آغاز پیکار کردند و آن ننگ ابدى را براى خاندان خود به یادگار گذاشتند این جنگ پیکار حق با باطل بود . یزید و عوامل و انصارش که از بانیان اولیه استعمارند تصور می‌کردند با کشتن فرزند على بن ابیطالب علیه السلام بر مراد خود استوار خواهند شد . بر عکس امروز هزار و چند صد سال از آن واقعه ناگوار مى گذرد و هنوز که هنوز است نام او که در راه حق و آزادى شهید شد ورد زبانها است آن مرد فداکار مى‌خواست درس شهادت اخلاق تقوى پرهیزکارى درستى و وطن پرستى و راه و روش گرفتن حق را به مردم بیاموزد.



+ روش ما در بررسی موضوعات تاریخی، به این صورت است که ابتدا به ذکر خودِ وقایع تاریخی از منابع می‌پردازیم و در انتهای هر مورد، برداشتی تحلیلی از آن را ارائه می‌دهیم. برخی منابع مورداستفاده در ذکر وقایع تاریخی این مطلب عبارت‌اند از موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، وبلاگ دکتر محمدهادی موذن جامی و نیز سازمان آموزش و پرورش استان خراسان.