ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
۱. برخلاف خیلیها که به ایرانی بودنشون افتخار میکنن، من اصلاً اینطور نیستم. هیچ دلیلی نمیبینم افتخار کنم به ایرانی بودن؛ ایرانی که بهمرور داره تبدیل میشه به سمبل و گلچین و معجونی از همهی بدیها و زشتیهای فکری و رفتاری. با سرعت سرسامآوری داریم به قهقرا می ریم. افتخار به ایرانی بودن و این حرفا همه کشکه! به من چه ربطی داره دو هزار و پونصد سال پیش تو ایران تمدن بوده؟ ارتباط ایرانی بودنِ حافظ و بوعلی و رازی با من چیه دقیقاً؟! چند صد ساله دارن سر ما رو با گذشتهمون شیره میمالن. گذشته هرچی بود گذشت. ایران امروز هم باعث افتخاره؟
۲. آهای حضرات حکومتی! بهجز حفظ نظام، کلاً برنامهی جدی دیگه ای دارین برای کشورداری؟ بهجز این "اوجب واجبات"تون کلاً برنامه دیگهای هم دارین؟ نمیخواین فکری به حال این فضاحت جنسی جامعه بکنین؟ یه نیمنگاهی به آمار گسترش ایدز از طریق روابط جنسی بندازین تا بفهمین چه خبره. برنامهای برای ریشهکن کردن فساد اقتصادی ندارین؟ نمیخواین یه کار اساسی برای حل فقر و اختلاف طبقاتی بکنین؟
اصن بیخیال! به همون حفظ نظامتون مشغول باشین که اون دنیا ازتون پرسیدن چی کار کردین بگین جمهوری اسلامی رو حفظ کردیم!
۳. تکلیف تون رو مشخص کنید! یا اینوری باشید یا اونوری. یا دیکتاتوری یا دموکراسی. جمهوری اسلامی یعنی دموکراسیِ دیکتاتوری! مگه میشه آخه؟! میدونین نتیجه این "مخلوط ناهمگن" چی میشه؟ میشه رد صلاحیتهای مسخره تو شورای نگهبان، تعطیلی دانشگاهها، تکقطبی شدن رسانههای کشور و تکصدایی کل بدنه حکومت. رأیگیری هست، ولی فقط رأی به یه سری افراد خاص. حرف و نقد رسانهای هست، ولی تو یه جهت خاص. حق اعتراض هست، ولی فقط به یه افراد و مسائل خاص.
بهقولمعروف یا روییِ روی باشین یا زنگیِ زنگ! این روش من درآوردیتون به هیچ نتیجهای نمیرسه ;)
۴. لطفاً بیاین "صاحب" فکر باشیم نه "مقلد"فکر. خودمون مسائل رو تحلیل کنیم. یه تحلیل صد در صد خطا بهمراتب بهتر از یه فکر تقلیدیه! چرا تا یه صدا از بالا میاد همه همون رو تکرار میکنیم؟! مثلاً یه نمونه خیلی بارزش آقای رئیس جمهوره. چند سال پیش یه صدا از بالا اومد که این آقا خیلی خوبه. خیلی کارش درسته. بعد کل جامعه شدن طرفدارش. حالا چند وقتیه اون صدا بالاییه میگه این آقا اولاش خوب بوده خدماتی کرده ولی الان دیگه خوب نیست! بعد حالا کل جامعه هم داره همین رو تکرار می کنه.
"ایران کوفهی تاریخ است". این جملهایه که من همیشه میگم. چرا ما باید فقط "بلندگو"ی حضرات حکومتی باشیم؟ چرا نباید خودمون صاحبفکر باشیم؟
به نظر من کسانی که چهار سال قبل، از احمدینژاد و به خاطر اون تبلیغات مثبتی که براش شده بود، حمایت کردن حتی حق یک درصد اعتراض رو ندارن. این سلب حق اعتراضشون، سوای محکومیت و گنهکاریشونه که باید به خاطرش اون دنیا جواب بدن.
چطور چهار سال پیش چشماتون رو بسته بودین و فضاحت کارهای این آقا رو نمی دیدین؟ حالا تازه که یه مقدار با حضرت آقا درگیری پیدا کرده، چشماتون باز شده؟ بهترین کار برای شما سکوته. اعتراضتون وارد نیست!
۵؛ یعنی واقعاً تموم کردن یه سری سرفصل و امتحان گیری استاد و پاس کردن اون درس توسط دانشجو، هدف دانشگاههای ماست؟ هست یا نیست؟ اگه هست که واقعاً متأسفم. اگر هم نیست، پس اینکه یه استاد میاد تو یه ساعت، صد صفحه از یه درس تخصصی رو درس میده چه معنیای میده آخه؟!
۶. این پست همهاش شد اعتراض! ولی اعتراضم منطقیه. نباید اسم تندروی روش بذارید. چون حرفام با دلیله! اگر نظر مخالف دارین دلایلتون رو بگین تا بحث کنیم.
فقط حیف که ایام امتحاناته و وقت زیادی واسه این کارا نیست!