ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
عرض سلام و ارادت خدمت دوستان محترم. بیمقدمه این رو بگم که تصمیم گرفتم بخش جدیدی رو به وبلاگ اضافه کنم تحت عنوان "با قرآن و احادیث" ؛ بنا دارم در این مجموعه پستها با دید جدید به آیهها و احادیث دینیمون نگاه کنم و از قالبهای سنتی فاصله بگیرم. برای بالا بردن جذابیت هم نظرم اینه که اصل اختصار رو رعایت کنم و در هر پست بیشتر از دو یا سه آیه یا حدیث رو مطرح نکنم. نکتهی آخر هم اینکه تلاشم بر اینه از منابع موثق استفاده بشه تا خداینکرده شبههی مجعول بودن احادیث پیش نیاد.
بسمالله. قسمت اول...
۱. امام باقر (ع) درجایی به نقل حدیثی قدسی میپردازند و به نقل از خداوند میفرمایند:
وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْکَ
سوگند به عزت و جلالم که هیچ آفریدهای را نیافریدم که در نزد من از تو محبوبتر باشد
(اصول کافی - جلد اول-کتاب عقل و جهل)
- خداوند این سخن را پس از آفرینش "عقل" و خطاب به این آفریدهی عزیز میگوید.
- قسم جلالهی ابتدای حدیث خیلی جالبه. جاهای زیادی رو سراغ نداریم که خدا با این شدت قسم بخوره. قدرت و اهمیت سخن بسیار بالاست.
- نوعی مطلقیت در سخن دیده میشه. خداوند عقل رو یکتنه بر فراز تمام مخلوقات قرار میده.
- به کلمهی "احب" دقت کنین. خداوند میفرمایند عقل محبوبترین و دوستداشتنیترین مخلوقی ست که آفریده. خدا عقل رو بینهایت دوست داره؛ بنابراین خدا "عاقلان" رو بینهایت دوست داره. درنتیجه ارزش و محبوبیت انسانهای عاقل در نزد خدا با هیچچیز دیگه ای قابل قیاس نیست.
- توجه کنیم که خود عقل هم مخلوقه؛ آفریده ست. استقلال وجودی نداره. پس حواسمون باشه این "مخلوق" رو بالاتر و برتر از "خالق" فرض نکنیم. اصالت با خداست. جهتگیریهامون به سمت خداست. هدفمون رسیدن به خداست؛ و در این راه عقل ویژهترین ارزش رو داره. منتها حواسمون باشه که اصالت رو به عقل ندیم. هدفمون خدا باشه و نه عقل. عقل هدف نیست؛ وسیله ست. وسیلهی بسیار گرانقدر و پرقدرت.
- این نکته رو مدنظر داشته باشیم که بین "عقل" و "علم" تفاوت وجود داره. خداوند این ارزش و محبوبیت فوقالعاده رو برای عقل قائله و نه علم. چهبسا انسانهای عاقلی که درجات علمی خیلی بالایی ندارند ولی پیش خدا محبوباند.
- درنهایتِ هر حدیث و آیهای، از خودمون بپرسیم "کاربرد عملی" این کلام چیه. شدت تأکید خداوند در این حدیث بهقدری بالاست که جای هیچ شکی رو باقی نمی ذاره که باید و باید عقلگرا بود در زندگی. تقلید و تکرار غیرعاقلانه محبوبیتی نزد خدا نداره. پس تمام اعمال و افکارمون رو عقلانی پیش ببریم.
۲. رسولالله میفرمایند:
طَلَبُ العِلمِ فَریضَةٌ عَلی کُلِّ مُسلِمٍ أَلا إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ بُغاةَ العِلمِ
طلب دانش بر هر مسلمانی واجب است. خداوند جویندگان دانش را دوست دارد
(اصول کافی - جلد اول - کتاب فضل علم)
- پیشوای دینمون میفرمایند طلب علم بر هر مسلمانی "واجب" است. توجه کنیم که این سخن حالت نصیحتگرایانه نداره و حضرت نمیفرمایند که خوب است طالب علم باشید. بلکه از وجوب این طلب سخن به میان میارن و طلب علم و دانش رو واجب، لازم و وظیفهی پیروانشون میدونن؛ بنابراین یکی از ویژگیهای مسلمان اینه که وظیفهاش رو انجام میده و به جستجوی علم می پردازه.
- حضرت رسول استثنائی رو در این میان قرار نمیده و تمامی مسلمین رو مشمول این دستور و فریضه می کنه؛ بنابراین هیچ عذری از هیچ مسلمانی پذیرفته نیست.
-مجدداً در این حدیث "حب" و "دوست داشتن" رو میبینیم. خداوند عالمان و جویندگان علم رو دوست داره. بنابراین یکی دیگه از وسایل کسب ارزش و محبوبیت نزد خدا، تلاش بیشتر و بیشتر برای رسیدن به درجات بالای علمیه. مجدد تأکید میکنم که این دعوت به علمآموزی صرفاً جنبهی نصیحتی نداره. بلکه امری واجبه؛ بنابراین ما با گذر از حداقلها و جدیت و تلاش بیشتر در این مسیر، میتونیم به محبوبیتمون پیش خدا بیافزاییم.
- پیوند خوردن "علم" با "دین" در این حدیث و احادیث مشابه می تونه دلیلی بر این مدعا باشه که علمی مورد تأیید و تأکید خداوند و رسوله که همراستا با دین و ارزشهای الهی باشه. اگر علمی اهدافی غیر الهی داره، طلب اون علم "واجب" نیست. جستوجوی اون علم ممکنه آثار خوب یا بد داشته باشه اما بههرحال "واجب" نیست. طلب علومی واجبه که رنگ و بوی الهی داشته باشه. حالا این علم می خواد فقه و الهیات باشه میخواد روانشناسی باشه یا حتی علوم فنی و مهندسی باشه. هرکس به فراخور حالش باید طالب علم متناسب با خودش باشه؛ اما شاید بشه این موضوع رو مطرح کرد که علوم دینی به خاطر ماهیت تربیتی و انسان سازشون نیازمند توجه بیشتری هستن.
- در این حدیث "طلب" علم مدنظره؛ و نه الزاماً "کسب" علم. تأکید اصلی روی جستجوگری و طالب بودن علم و دانشه. رسیدن به نتیجه و کسب علم هم ارزشمنده. منتها نرسیدن به نتیجه و کسب نکردن علم نمیتونه و نباید مانع طلب و کاوش علمی بشه.
- علم رو باید عاقلانه جستجو کرد. علم وقتی ارزش داره که عاقلانه به دست اومده باشه. علمی که صرفاً وسیلهایه برای کسب نمره و رتبه و مقام و یا علمی که کاملاً موقت، صرفاً حفظی و بازی با زبانه ارزش ذاتی نداره. شاید در کوتاهمدت ارزش داشته باشه، ولی ارزش اصیل نداره. اون علمی ارزشمنده که به عمق جان بنشینه.
- نتیجهی کاربردی این حدیث و حدیث قبل اینه که زندگیمون رو عاقلانه و عالمانه پیش ببریم. از احساسات محض و تقلیدهای کور به نتیجهای نمیرسیم و تنها شاید بتونیم حداقلها رو کسب کنیم. نگیم عقل ما ناتوان؛ ناقصه. نگیم علم و دانش به چه کارمون میاد تو زندگی. نگیم ما کی باشیم که بخوایم فکر کنیم و نظر بدیم. اینها جملات مسمومیه. فک میکنم تأکیدات شدید خدا و رسولش بهخوبی گواه این قضیه باشه که باید و باید "عاقلانه" و "عالمانه" زندگی کرد.