ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
۵. دکتر فاطمی در سال ۱۳۲۹ با پریوش سطوتی ازدواج کرد. ازدواجی که ثمره آن، فرزندی به نام سیروس بود که تقریبا تمام عمر خود را در فرانسه گذرانده است.
۶. پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در مجلس، دکتر محمد مصدق در بهار ۱۳۳۰ به نخست وزیری ایران رسید. او در میان افراد کابینهاش، دکتر حسین فاطمی را نیز وارد، و او را به عنوان سخنگوی دولت و معاون پارلمانی خود منصوب کرد؛ و بدینگونه مصدق و فاطمی بیش از پیش به هم نزدیک و همدل شدند.
جالب آن که فاطمی پس از دریافت حکم دولتی، به روزنامه باختر امروز رفته و آن ها را به ادامه انتقاد از دولت دعوت می کند.
۷. در بیست و پنجمین روز از بهمن ماه ۱۳۳۰ و در مراسم سالگرد محمد مسعود که در گورستان ظهیرالدوله شمیران برگزار میشد، نوجوانی ۱۵ ساله که از اعضای گروهک فداییان اسلام بود، به هنگام سخنرانی دکتر پشت تریبون او را مورد اصابت گلوله قرار داد. ترور دردناک و نافرجامی که دکتر فاطمی را در حدود شش ماه تا یک سال درگیر بیمارستان و درمان کرد؛ اما حسین فاطمی که بارها و بارها خطرات مختلف را از نزدیک چشیده بود، این بار نیز تسلیم نشد و در مهرماه ۱۳۳۱ وزارت امورخارجه دکتر مصدق را به عهده گرفت.
نکته جالب آن که آن نوجوان تروریست ۱۵ساله، هماکنون به عنوان دبیرکل جمعیت فداییان اسلام مشغول فعالیت است.
۸. دکتر فاطمی بلافاصله پس از انتصاب به عنوان وزیر امورخارجه، اقدامات اساسی و ضداستعماری خود را کلید زد. بدین ترتیب که پس از کشف اسناد جاسوسی انگلستان در ایران، سفارتخانه آن کشور را تعطیل و روابط دیپلماتیک دو کشور را نیز تعلیق کرد. او همچنین با پیگیریهای خود توانست ۸۵ نفر از اعضای وابسته به دربار و اشرافیت قدیم را که در مسائل امورخارجه دولت دخالت میکردند از وزارت اخراج کند. اقدام مهم دیگر دکتر نیز تدوین اساسنامه جدید برای وزارت امورخارجه بود که منجر به راهاندازی کنفرانسهای منطقهای متعددی شد.
۹. پس از فراغت نسبی دولت دکتر مصدق از درگیریهای خارجی، بلافاصله ماجرای کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ پیش آمد. نیروهای نظامی به رهبری سرهنگ نصیری، شبانه فاطمی و برخی دیگر از ورزای کابینه را بازداشت کرده و برای سرنگونی نظامی دولت اقدام نمودند؛ اما پس از بازداشت نصیری، کودتا شکست خورده و دکتر فاطمی خواستار محاکمه کودتاچیان و حتی براندازی سلطنت ۱۲ساله محمدرضا شاه شد. شاهی که به هنگام کودتا به همراه همسرش به عراق گریخته بود. دیری نپایید که کودتاچیان مجددا در سه روز بعد، ۲۸امین روز مرداد ماه ۳۲ کودتای دوم را پیادهسازی کرده و این بار توانستند با موفقیت دولت مصدق را سرنگون کرده و شاه را به ایران بازگردانند. در این هنگام دکتر فاطمی و سایر رهبران جبهه ملی متواری شده و به زندگی مخفیانه روی آوردند. اما در نهایت پس از شش ماه، فاطمی را در خانهای در تجریش شناسایی و بازداشت کردند. شعبان جعفری ملقب به شعبان بی مخ به همراه برخی افراد نظامی اقدام به ضرب و جرح فاطمی کرده و سه ضربه چاقو به او وارد میکنند؛ این سوءقصد را میتوان دومین ترور نافرجام دکتر دانست.
۱۰. حسین فاطمی پس از تحمل چندین ماه بیماری (ناشی از جراحت زمان دستگیری) در زندان، در مهرماه ۱۳۳۳ و در دادگاهی نظامی به جرم اقدام برای برکناری شاه و براندازی سلطنت، محاکمه و به اعدام محکوم شد. فاطمی در جریان دادگاه در پاسخ به اتهامات گفت: «من دیگر در این لحظات در مقام تظاهر و عوامفریبی نیستم و به مرگ خود یقین دارم و آنچه میگویم از روی حقیقت است. ما از نهضتی به پیشوایی دکتر مصدق حمایت کردیم که هیچ قصد و غرضی جز عزت و استقلال مملکت نداشت. من برای آن کشته میشوم که اولین اقدامم در وزارت بستن سفارتخانه و قطع رابطه با انگلستان بود. هیچ مأیوس نیستم، از هر قطرهی خون من هزاران نهال میروید و با تأیید خداوند قهار، انتقام این ملت ستمدیده را از استعمار ناپاک میگیرد.»
سرانجام نوزدهمین روز آبان سال ۱۳۳۲ فاطمی را در حالی که آثار بیماری و ضرب و شتم در او نمایان بود، کشانکشان تا پای جوخهی اعدام بردند. بعدها روایت شد که او هنگام اعدام فریاد زده بود «بسم الله الرحمن الرحیم؛ پاینده ایران، زنده باد دکتر مصدق»... و بعد صدای رگبار گلولههای بختیار و نصیری در میدان تیر لشگر دو زرهی تهران پیچید.
+ در متن فوق از سایت تاریخ ایرانی و نیز صحبتهای همسر دکتر فاطمی بهرههایی گرفته شده است.