اندیشه بان

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه
اندیشه بان

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه

سرباز

سرباز که باشی، همهی آدم‌های اطرافت را در دو دسته می‌بینی. دسته‌ی اول سرباز و دسته‌ی دوم غیر سرباز؛ و مهم نیست آن سرباز، سرباز امروز باشد یا دیروز. در چشم‌های مردمان نگاه می‌کنی و پیش خود چرتکه می‌اندازی که آیا طعم گس روزهای سخت سربازی را چشیده‌اند یا نه... چند ایامی که مدام این دادگاه‌های ذهنی‌ات را برپا می‌کنی، ازآن‌پس تفاوت سرباز با دیگران را به‌راحتی درمی‌یابی. چشم‌هایی که دو سال کم‌خوابی، تحقیر، تهدید و انتظار را چشیده‌اند، بسیار متفاوت از چشم‌های آسودگان‌اند. نگاه‌هایی که دو سال به ساعت و تقویم دوخته‌شده‌اند، با نگاه‌های بی‌خیال دنیا دنیا فاصله دارند.

سربازی، متفاوت‌ترین روزهای عمرت است. تلخی سنگینی ست که شاید، و تنها شاید، به شیرینی اندکش بی‌ارزد.

 

نظرات 1 + ارسال نظر
mina چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 15:44

سلام.
آخی.چه کوتاه و قشنگ بود.واقعا فاصله ست ولی به نظر من فاصله ی درستیه چرا که شما که سربازی قدر لحظه ها رو بیشتر میدونی..قدر ثانیه ها رو.قدر خانواده و شاید قدر زندگی کردن رو.
من اعتقادم اینه که بعضی سختی ها لازمه ی زندگی هسن هرچند شیرینی ای به دنبال نداشته باشن..مهم انیه که برای خود آدم خیلی تجارب و چیزای خوب به ارمغان بیاره!
درسته من سربازی رفتن رو درک نمیکنم ولی یه سالی غربت بودم و حس میکنم تلخیشو..واقعا شب و روزای تلخیه دور از خانواده و وطن بودن ولی خب دوستای جدید و خاطرات هیمشه حال ادمو خوب میکنه.
امیدوارم به خوبی بگذره همه ی مراحل زندگیت..

سلام همشهری!
آره. آدم قدر تک تک لحظه هاشو می فهمه دیگه! ولی میدونی، سوالی ک واسم وجود داره اینه که این دستاورد ارزشمند، ک با سختی زیادی هم ب دست اومده، دوام داره یا نه. اگه بخواد بعد چند سال فراموش بشه خیلی بده!
احسنت. به قول یکی، از دیوارایی ک تو زندگیتون ایجاد میشه استقبال کنین! چون رد شدن از این دیوارا بزرگ تر و قوی ترتون میکنه...
خدا رو شکر من طعم غربت رو زیاد نچشیدم. ولی فک کنم تو ادامه ی زندگیم بیشتر دچارش بشم.
ممنونم رفیق قدیمی. بهترینا رو برات از خدا میخوام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد