اندیشه بان

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه
اندیشه بان

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه

با قرآن / قسمت دوم

احْشُرُ‌وا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا کَانُوا یَعْبُدُونَ ﴿٢٢﴾ مِن دُونِ اللَّـهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطِ الْجَحِیمِ ﴿٢٣﴾ وَقِفُوهُمْ ۖ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ ﴿٢٤﴾مَا لَکُمْ لَا تَنَاصَرُ‌ونَ ﴿٢٥﴾ بَلْ هُمُ الْیَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ ﴿٢٦﴾ وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿٢٧﴾ قَالُوا إِنَّکُمْ کُنتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْیَمِینِ ﴿٢٨﴾ قَالُوا بَل لَّمْ تَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿٢٩﴾ وَمَا کَانَ لَنَا عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ ۖ بَلْ کُنتُمْ قَوْمًا طَاغِینَ ﴿٣٠﴾ 

کسانى را که ستم کرده‌اند، با همردیفانشان و آنچه غیر از خدا مى‌پرستیده‌اند، (۲۲) گِرد آورید و به سوى راه جهنم رهبرى‌شان کنید! (۲۳) و بازداشتشان نمایید که آنها مسؤولند! (۲۴)شما را چه شده است که همدیگر را یارى نمى‌کنید؟! (۲۵) [نه!] بلکه امروز آنان از در تسلیم درآمدگانند! (۲۶) و بعضى روى به بعضى دیگر مى‌آورند [و] از یکدیگر مى‌پرسند! (۲۷) [و] مى‌گویند: «شما [ظاهراً] از درِ راستى با ما درمى‌آمدید [و خود را حق به جانب مى‌نمودید]!» (۲۸) [متّهمان‌] مى‌گویند: «[نه!] بلکه با ایمان نبودید. (۲۹) و ما را بر شما هیچ تسلطى نبود، بلکه خودتان سرکش بودید. (۳۰)

سوره‌ی صافات


۱. خداوند در قسمت‌های مختلفی از قرآن به رابطه‌ی حاکم و تابع، رییس و مرئوس و ظالم و مظلوم پرداخته است. نمونه‌ای از این موارد را در آیات فوق که به هدایت ظالمان و مظلومان به سوی جهنم اشاره دارد می‌بینیم.


۲. آیات بیست و دوم و بیست و سوم بیان می‌کنند که هم ظالم و هم پیروان و هم‌پیمانانش و هم اسباب و وسایل ظلم و شرک، همگی با هم به سوی جهنم هدایت می‌شوند. ظالم با طناب خود، هم پیروانش و هم اسباب ظلم و شرکش را به درون چاه می‌کشد.


۳. «مسؤولیت» ، بزرگ‌ترین امانتی است که بر دوش انسان گذاشته شده اند. به همین دلیل است که در آیه‌ی بیست و چهارم می‌بینیم که خداوند پیش از فرستادن اهل جهنم به سوی جایگاه‌شان، آن‌ها را نگه داشته و از مسؤولیت‌شان بازخواست می‌کند. چیزی به اسم «بی‌خیالی» در قواعد خلقت قرار داده نشده است.


۴. آیات بیست و پنجم و بیست و ششم، کنایه‌ی دردناکی است به ظالمان و هم‌ردیفان‌شان. خداوند به آنان می‌گوید شما که در دنیا و در ظلم‌های هم پشتیبان هم بودید، حال چرا از موضع قدرت و با هم‌کاری هم، خود را از مهلکه نجات نمی‌دهید؟! آری برای کسی که عمری جبارانه ظلم کرده، زیردست و محکوم شدن، تحقیری عذاب‌آور است. کسانی که تا دیروز «بازداشت‌کننده» بودند، امروز «بازداشت‌شده» اند.


۵.پس از سرزنش‌ها و عتاب‌های پروردگار، مظلومان و بندگان رو به ظالمان و اربابان دنیای‌شان می‌کنند و با درماندگی به آن‌ها می‌گویند شما از در راستی بر ما وارد نشدید و خود را به دروغ حق معرفی کردید. حکام دنیوی در پاسخ به آن‌ها می‌گویند شما خودتان باایمان نبودید. با تأمل در آیات بیست و هفتم، بیست و هشتم و بیست و نهم به این نتیجه می‌رسیم که حکام با معرفی خود به عنوان حق و مظهر دین و ایمان، نمی‌توانند صلاحیت پیروی را احراز کنند و پیروان باید خود، با ایمان و تحقیق و تفکر، و برائت از ظلم و ظالم، مسیر خود را بسازند.


۶.رؤسای ظالم در ادامه‌ی پاسخ‌شان به ملت ظلم‌پذیر می‌گویند ما بر شما هیچ تسلطی نداشتیم و شما خود سرکش بودید. آیه‌ی سی ام سوره‌ی مبارکه‌ی صافات این نکته را خاطرنشان می‌سازد که اربابان ظالم، از سرکشی و بی‌ایمانی درونی پیروان خود سوءاستفاده کرده و آن‌ها را بدون اجبار زیر پرچم ستم خود می‌آورند و بدین‌گونه همراه با یاران و مریدان‌شان، در روز جزا وارد دوزخ می‌شوند.


۷. حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی / دام تزویر مکن چون دگران قرآن را


۸. دانلود تلاوت آیات ۲۲ الی ۳۰ سوره‌ی مبارکه‌ی صافات با صدای استاد عبدالباسط



+ در متن فوق از تفسیر المیزان و تفسیر نمونه بهره‌هایی گرفته شده است.


نظرات 1 + ارسال نظر
میناسرداری جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 23:37

سلام .
هر دفعه که میام وبلاگ میبینم چقد دلم تنگ شده واسه این مدل موضوعا و صحبتا..

2/نمیدونم چرا ..نمیدونم واقعا این کلمه ها برام بی معنا شدن .اصلا نمیتونم به وعده ی اینکه ظالم و مظلوم در آخر قراره حسابرسی بشن الان چشممو ببندم و فعلا به این تقسیم بندی راضی باشم..حس میکنم الان دیگه هرکی تو هر دسته ای باشه یه خورده ناخالصی هم همراهشه..نه میشه مظلوم و شناخت نه ظالم رو...البته ظلم که همیشه بوده و رویه ی صعودی داره ...

من این برام معنای پوچی شده که بشینم به این انتظار که ظالم و پیروانش یه روزی به درون چاه کشیده بشن...!!!

3/این بدترین شکل ممکن واسه تنبیه شدنه...!!!اگه حالت انسان با انسان رو در نظر بگیریم فک کن با یه انسان اتمام حجت کنی و بعد مسئولیت کاراشو برعهده خودش بگذاری و بعد هم اونو به خودش واگذاشته باشی...!!خیلی بده نهایت یه رفتار بد همینه...!!!از از نگاه یه منتقد بخام نگاه کنم اولین سوال اینه که اصلا چرا باید مخلوق خدا به این درجه برسه که خالق اون کسی که نزدیکتر از همه به اونه اونو به خودش واگذار کنه ...!؟؟
علیرضا همین واگذار کردن خودشون به خودشون، معنای بیخیال شدن اونا نیست؟؟؟

4/ قدرت به همراه ظلم میشه سقوط دیگه!کلا قدرت یه روزی فروکش میشه حالا یا به دست دیگران یا به دلایل قهری..!

باقیشم که هیچ...

سلام مینا جان. خوش اومدی.
اوهوم. واس کل قدیم دلم تنگه...
۲. کاملا درکت می کنم. حجم ظلم اونقدی زیاد شده ک همه مون فقط ب فکر ی مسکن موقتیم ک نجاتمون بده! گیر کردیم تو دنیا. به حبس ابد محکوم شدیم!
۳. چرا هس. ولی خب از همون اول ول شده نبودن. همون لحظه هایی که داشتن وجدانشونو با تیر خلاص می زدن، خدا هم ولشون کرد. اصلا از کجا معلوم؟ شاید خدا همون وجدان باشه!

4. کاش ظالمای دنیا می فهمیدن اینو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد