ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
در دو پست قبلی از پرسش هامون به دو موضوع مهم پرداختیم. اولی "قضاوت درباره دیگران" بود و دومی "دورویی". حالا میخواهیم پرسش سوم رو مطرح کنیم.
۳. تصمیمگیریهای ما باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
- معنای تصمیمگیری به عبارت ساده میشه انتخاب یک راهحل از میان راهحلهای مختلف.
- تصمیمگیری یک فراینده و نه صرفاً یه حرکت مقطعی و ضربتی.
- تصمیمگیری چهار مرحله داره:
۱. کارکردن و تمرکز بر روی هدف، مسئله یا مشکل
۲. جمعآوری راهحلهای ممکن
۳. تجزیهوتحلیل هرکدام از راهحلها و انتخاب بهترین راهحل
۴. کنترل، بهینهسازی و پیشبینیهای پیوسته و لازم
۱. هدف با توجه به دو عنصر نیاز و انگیزه مشخص میشه. یه هدف خوب ویژگیهای روبرو رو داره: کاملاً مشخص - واقعی و دستیافتنی - قابلسنجش و متناسب با زمان
- اگه تجمع اهداف صورت بگیره، باید و باید اولویتبندی و زمانبندی کنیم اون ها رو.
۲. هنگام جمعآوری راهحلهای ممکن، بیشترین توجه رو باید به "جامعیت" راهحلهای ارائهشده داشته باشیم؛ یعنی تمام راهحلها و گزینههای پیش رومون رو جمعآوری کنیم.
۳. در بررسی راهحلهای ارائهشده، مهمترین فاکتور، قابلیت اجرایی شدن و احتمال بالای موفقیت آن در راه رسیدن به هدفه.
۴. کنترل پیوسته، عیبیابی و اصلاحات، تقویت انگیزه در مقاطع مختلف و تغییرات فرایند تصمیمگیری با توجه به پیشبینیهای منطقی، شرط تکمیل فرایند تصمیمگیری و موفقیته.
- غفلت از این مورد چهارم علت ناکامی خیلی از تصمیمگیریهای ماست.
+ دیگران را اگر از ما خبری نیست چه باک نازنینا تو چرا بیخبر از ما شدهای؟! شهریار
سلام داداشی ببخش دیر ب دیر میام.
ب نظر من تصمیم گیرها باید منطقی باشه وباشرایطی که داریم جور در بیاد
سلام رضوان جان.خوبی؟شما ببخش من دیر جواب دادم!
درسته.به نظرم مهم ترین شرط یک تصمیم گیری درست اینه که بتونیم بر طبق روحیه ی اصیلمون تصمیم بگیریم.یعنی اگه روحیه مون خرابه،سعی کنیم برمبنای روحیه واقعی و قبلیمون تصمیم بگیریم.و اگر روحیه مون بیش از واقع خوبه،ذوق زده و جوگیر نشیم و برطبق شخصیت و روحیه ی ذاتیمون تصمیماتمون رو بگیریم.
سلام علیرضا...خوبی؟
تصمیم گیریامون چه جوری باشه...
خب اینکه رضوان خانومگفتن باید منطقی باشه یه طرف قضیه ست...
چون من خیلی جاها احساسی تصمیم میگیرم...!مخصوصا توی روابطم با دوستام یا با خدای خودم...چون خیلی وقتا اون تصمیمای خشک و منطقی حالمو میگیره..!
و اینکه هیچچچوقت توی حالت عصبانیمون تصمیم نگیریم...من خیلی وقتا وقتی عصبانیم تصمیمایی میگیرم که به سر ج هم نمیزنه...بعد اونوقت نمیشه عملی کرد بدجور رو دسست میخورین از خودتون!!
رویا پردازی و تصمیم گیری های سفت و سخت و توهم آمیزم نگیریم چون واقعا عملی نمیتونیم بکنیم بعد هی از خودمون بدمون میاد که بی رگ و بی اراده ایم!!
سلام مینا.مرسی.خودت خوبی؟
خیلی خوب بود صحبتات.پس میشه:
1.منطقی و از روی عقل و حساب کتاب باشه
2.احساس و هیجان و انگیزه هم دخیل باشه توش منتها حساب شده.
3.در حالت عصبانیت نباشه
4.واقع بینانه باشه.
5.جوری باشه که به امکانات و وسایل مون بخوره و تناسب داشته باشه.
وقت نکردم بقیه قبلی ها رو بخونم، ولی حتما میخونمشون...
عنصر اصلی تصمیم گیری "هدف" است و هدف باید 5 ویژگی داشته باشه. که بهش میگن SMART :
1- Specific هدف باید مشخص باشه
2- Measurable قابل سنجش باشد
3- Achievable دست یافتنی باشد
4- Realistic واقعی باشد
5- Timely دارای زمان باشد.
که حالا هر کدوم جای بسی توضیح و شرح داره. تو نت بزنی "هدف smart" کامل میاره.
و مطلب بعدی تو تصمیم گیری،
1- نوشتن چیزهاییه که برامون مهمه،
2- و اولویت بندی و
3- نمره دادن به اونها و
4- روشن کردنشونه.
مثلا میخواهیم ازدواج کنیم و مطالب زیر برامون مهمه :
مسکن، خانواده، شخصیت، زیبایی، درآمد، خانواده، سن و ...
اینا رو در مرحله ی اول، اولویت بندی میکنیم، بعد به هر کدوم یک نمره میدیم (به نسبت اهمیت)
و بعد تک تکشون رو به طور کاملا واضح پیامداش رو بررسی میکنیم. مثلا یکی میگه "نههههه ! اصلا سن واسم مهم نیست" ما هم باید براش مشخص کنیم که مثلا "تحمل میکنی یک روز که داری میری مدرسه ی پسرت ،بچه های مدرسه بگن مامان بزرگش اومد!؟" و از روشن سازی مثل مثالی که زدم راجع به تمام مسائل.
بعدش باید حق وتو هایی که هر کدوم دارن رو مشخص کنیم، مثلا ممکنه واسه طرف درامد به هر چیزی ارجحیت داشته باشه . و بعدش در جهت تصمیم گیری عاقلانه کاملا میشه تصمیمی که کمترین ضرر رو بزنه داشت. فقط یه نکته ی علیرضا، هیچ وقت واسه هیچ کس تصمیم نگیر، بلکه فقط شرایطش رو براش مشخص کن تا خودش تصمیم بگیره، چون اگر سود کنه یا ضرر ممکنه هر نوع احساس بدی رو به چیزی که تو بهش گفتی نسبت بده و از تو بدش بیاد.
خوب فکر کنم خیلی خلاصه اصول تصمیم گیری رو توضیح دادم :) دیگه گسترشش با فکر فعال و خلّاق شما
خیلی خوب بود.واقعا مفید بود و کمک کرد...
حتما ی خلاصه ای رو زیر همین پست قرار میدم.
علاوه بر اینکه همش عالی بود مورد 4رومش کولاک بود.
ایولا :)
چاکریم!
99% مشکلات ما رو همین مورد چهارمه.بقیه مراحلو کم و بیش جلو می بریم.ولی مرحله چهارم رو می لنگیم و درنتیجه هم تصمیم گیریامون ناقص می مونه!
راستی، مدت زیادی که میشناسمت ولی تو از من چیزی نمی دونی . من 20 سالمه، دانشجوی روانشناسی. از نجوم و فیزیک کوانتوم و ریاضی و فلسفه و موسیقی خوشم میاد . دلیل اینکه چیزی هم نمی گفتم این بود که سن تو ایران مثه قیمته !! اگه بگی فلان عینک یا چیز دیگرو 300 هزار خریدی همه کلی حال میکنند و میگن عجب عینکیه ! حال کافیه بگی 30 تومن خریدی ! اونوقته که میگن (کردن تو پاچت ! ) خوب اینجوریه دیگه فکر کن 3 سال پیش میگفتم 17 سالمه اونوقت بود که مثلا میگفتی، عمو جون، برو یه جا دیگه بازی کن
خلاصه، شما که سرت به زندگی گرمه، ما هم گفتیم حیفه ! این همه مدت و ... !
خیلی دوس داشتم معرفی کنی خودتو!خوش حال شدم!
گذاشتی 20 سالت بشه بعد خودتو معرفی کنی سید؟!
من نیز به ریاضی و فلسفه بسی علاقه مندم!ولی به علومی مثل فیزیک کوانتوم و نجوم علاقه ی خاصی ندارم.علایق اصلیم ریاضی،فلسفه،تاریخ،ادبیات و اقتصاد.
قشنگ بود تشبیهت!
جدی جدی سه ساله آشناییم ها!چقد زود می گذره زمان...
سلام ممنون خوبم شما چطوری؟
تصمیم گیری
تو زندگی از مهمترین چیزهایی که وجود داره تصمیم گیریه، واسه همه چی چ کارهای کوچیک چ بزرگ
باید چشمامونو باز کنیم، فکر کنیم در مورد تصمیمی که داریم ،هدفمونو مشخص کنیم ، سود و ضررشو بسنجیم
تصمیمای کوچیک رو میشه به تنهایی گرفت
ولی تصمیمای بزرگ رو حتما با مشورت بزرگترا بگیریم
بزرگترامون منفعتمونو میخوان به حرفشون گوش کنیم . توی تصمیم گیریامون شریکشون کنیم باید مطمئن باشیم که حرف اونا
به ضررمون نیست حتی اگه مخالف رای ما باشن
و در آخر بازم میگم رو تصمیمامون فکر کنیم بارها و بارها
به قول معروف دو دو تا چار تا کنیم بعد تصمیم درست رو بگیرم ان شالله
سلام و درود.منم خوبم ب لطف خدا!
درسته.بعضی وقتا دست کم گرفتن تصمیمات کوچیک به ضررمون تموم میشه ک البته انتظارش رو هم نداریم!
بله موافقم که باید بزرگ ترها و باتجربه تر ها رو شریک کنیم.ولی از کجا معلوم حرف اونا در نهایت به ضررمون تموم نشه؟!
بله.به قول خیاط ها دو بار اندازه بگیرید و یک بار ببرید!
علیرضا یه کم مطلباتو سبکتر بنویس
عامیانه تر
اینقده کتابی نباشه دیگه
بابا دیسک کمر گرفتیم
بله حق با شماس!سعیمو می کنم