اندیشه بان

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه
اندیشه بان

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه

پیشنهاد / اسفندماه ۱۳۹۲

۱. پیشنهاد اول، پیشنهادی شخصی!

دوستانی که سال گذشته در همین ایام خواننده‌ی وبلاگ بودن و در ضمن حافظه‌ی قوی‌ای هم دارن، باید به خاطر داشته باشن مطلبی رو که آخر سال پیش قراردادم. به علت اهمیتش، اون رو عیناً امسال هم تکرار می‌کنم، البته اون عدد ۹۱ رو خودتون به ۹۲ تغییر بدین!

اولین و مهم‌ترین پیشنهاد این ماهم اینه که برای خودمون یه کارنامه درست کنیم از سالی که گذروندیم. فکر کنیم و بنویسیم موفقیت‌هایی رو که تو این سال به دست آوردیم. شکست‌هایی رو که تجربه کردیم. آدم‌های جدیدی که وارد دنیامون شدن. آدمایی که از دنیامون رفتن. جاهای مهمی که رفتیم. کارهای مهمی که انجام دادیم. کتاب‌ها یا فیلم‌ها و کلاً چیزایی که از ته دل ازشون لذت بردیم و برامون مفید بودن. کارهای جدیدی که شروع کردیم؛ کارهایی که تونستیم به‌خوبی تمومشون کنیم. کارهای ناتموم مون. کارهای مثبت و پیشرفت هامون تو زمینه‌های دینی و اعتقادی. جهت‌گیری و تغییرات فکری مون. گناهایی که مرتکب شدیم. کارهای خیری که انجام دادیم. فعالیت‌های اقتصادی‌ای که انجام دادیم؛ و خیلی چیزای دیگه. وقت بذاریم. فکر کنیم و بنویسیمشون. واقعاً میگم ارزش وقت گذاشتن رو داره. وقتی‌که همه این‌ها رو نوشتیم، خودمون منصفانه کارنامه مون رو نگاه کنیم و ببینیم آیا سال ۹۱ رو باید جزو سال‌های خوب و غنی عمرمون قرار بدیم یا جزو سال‌های عادی و یکنواخت و یا جزو سال‌های بد و کم‌ارزش.

 

۲. پیشنهاد دوم، پیشنهادی آینده‌ساز!

یک، دو و یا حداکثر سه کار مهم و سرنوشت سازی رو که در سال جاری باید انجام بدید به خودتون یادآوری کنین و حتی در صورت لزوم اون رو به روی کاغذ (واقعی یا مجازی) هم بیارید.

 

۳. پیشنهاد سوم، پیشنهادی اقتصادی!

مدت نسبتاً طولانی ایه که بنا به پیشنهادِ خوبِ یکی از دوستان، سعی کردم بیشتر و بیشتر و البته علمی و علمی‌تر وارد بحث‌های اقتصادی بشم. اون رفیق محترم ما نظرش این بود که چقدر بهتره در کنار ساعت‌ها بحث‌وجدل سیاسی که غالباً درنهایت هم نتیجه‌ی درخوری نداره، به بحث‌های اقتصادی بپردازیم که بتونه برامون نون و آب بشه! بحث درباره‌ی کسب‌وکار و محیطش، نوآوری‌های اقتصادی، بازارهایی مثل بورس، سکه، ارز و مسکن، خوندن مقالات و روزنامه‌های اقتصادی. اگرچه به نظرم این مباحث علاقه‌ی خاص خودش رو می طلبه اما پرداختن بهشون به‌طور نسبی برای هرکسی لازمه.

 

۴. پیشنهاد چهارم، پیشنهادی فرهنگی!

این اجبار رو برای خودمون به وجود بیاریم که حداقل در هر فصل یک کتاب رو بخونیم. به اون کلمه‌ی "اجبار"ی که اول جمله گفتم بیشتر دقت کنید. خودم به‌شخصه تو فصل بهار می‌خوام کتاب "قیام و انقلاب مهدی" نوشته‌ی شهید مطهری رو بخونم.

 

۵. پیشنهاد پنجم، پیشنهادی تجاری!

در خرید وسایل و مایحتاجتون،"مارک پرست"! نباشید. اگرچه این موضوع درسته که خریدِ "مارک" به‌احتمال بسیار قوی کیفیت رو تضمین می کنه، اما شاید با کمی فاصله گرفتن از "برند بازی" و اولویت دادن به چیزهای مهم‌تر بشه به یک خرید بهتر رسید. مارک‌هایی مثل "Huawei" و "Alcatel" در دنیای موبایل، مارکی مثل "Lenovo" در دنیای لپ‌تاپ، مارکی مثل "MVM" در دنیای خودرو و مارک‌هایی مثل "Archos" و "iRiver" در دنیای دیجیتال، اگرچه شاید به پای برندهای بزرگی مثل "Apple"، "Sony" و "Benz" نرسن، اما خرید اون ها با توجه به قیمت، امکانات و کیفیت شون کاملاً عقلانی و توجیه پذیره.

 

۶. پیشنهاد ششم، پیشنهادی موسیقایی!

نام ترانه: نفس‌بریده

خواننده : محسن چاوشی، فرزاد فرزین

ترانه‌سرا: محسن چاوشی

آهنگساز: محسن چاوشی

تنظیم‌کننده: شهاب اکبری

دانلود

 


 

+ ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی / تو بمان و دگران وای به حال دگران                                شهریار

 

++ پدربزرگم به رحمت خدا رفت. ممنون میشم فاتحه‌ای نثار روحش بکنید.

 

نظرات 13 + ارسال نظر
mina شنبه 2 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 01:54

سلام...خوبی علیرضا؟
عیدت مبارک حاجیآغااااااااا ایشالله سال خوبی داشته باشی..!!!
میبینم که حرفاتون چپ میره و من دقیقا دیگه کم یاب نیستم!!!!!
البته این دققیا بخاطر اینه که توی تعطیلات قرار داریم...!!!

خب خوشحال شدم که یه پستی گذاشتی بالاخره..!!!

1/اوهوم من یادمه...اگه یادت باشه گفته بودم که قبلا هم ازاین کارا میکردم...!!!البته الان یه خورده وسواسم بیشتر شده احساس میکنم اینطوری اعصابم بیشتر خورد میشه...!!
چون اینجوری بعضی وقتا یه چیزای بدی که مینویسمش هی رو مخمه...ولی خب باعث تجربه یمشده نهایتش...!!!

2/ارشد!!!امتحان وکالت!!!!! چیزی که به اکراه جزئ آیندم قرارش دادم!!!!!!مثه اینکه چاره ای نیست!!!!!!

3/یاد حقوق تجارت افتادم...!!!
این ترم دوتا درس جددی دارم حقوق کا ر.وحقوق تجارت برخلاف خیلی از بچه ها من از این دوتا درس خیلی خوشم اومده...احتمالا توی ساختمان بورس زیارتتون میکنم آقاااا
ولی جدای ازشوخی حداقل اطلاعات درموردش نیازه چون داریم تو این مملکت زندگی میکنم و اقتضای اینو داره که با مسائلش یه خورده آشنا باشیم...(برعکس خیلیا )

4/اجبار!!!خوبه که تنها اجباری که شیرینه همین کتاب خوندنه...تقریبا عادتم شده هرچند واقعا بعضی وقتا فرصتشو ندارم!!!
من چند وقتیه توی نمایشگاه کتاب یزد یه عالمه کتاب خریدم نمیدونم خوندیش یا نع .دوتاشو که خوندم:
یکیش زندگی نامه ی "چارلی چاپلین " بوده که خیلییییییی چیزا ازش یاد گرفتم که تا حالا تو کتابای قبلیش چیزی پیدا نکرده بودم...
و دومیشم" "1984 که تقریبا مکمل کتاب قلعه ی حیواناته...!!
و یکی دوتا رمان که نیاز به معرفی نداره...!!!

5/خب علیرضا کلا شهرت به نظرمن آدما رو وسوسه میکنه...همون لباس یا بالاخره چیزایی که میخریم و میگیم مارک دارن خب واقعا اولش بخاطر معروف بودنشون بوده بعدشم بخاطر کیفیتش بوده که خریدیمشون...!!!اما به نظرمن این از لحاظ اقتصادی اصن کار درستی نیست یه خورده هم تفرقه ایجاد کرده...من احساس میکنم مارک های معروف که اکثرا قیمتشونم بالاتره یه جورایی تفرقه انداخته بین مردم دارا و ندار...خوشمم نمیاد...اصلاااااااااااااااااااا!!!!!!!

برام جالبه یکی از شرکتایی که خیلی آشناهه برای همه مون(حالا نمیخوام اسم ببرم) فقط همون برند تجاریش و نام تجاریش میلیاردها تومن قیمت گذاری شده...!!خب همینم باعث شهرتش شده.نمیگم که خوب نیست یا کیفیت نداره اما خب تا حدودی تفرقه انداخته...!!!
حتی همین شهرته باعث شده که تا حدودی شرکت رقیبشو به رکود بکشونه.ولی نهایتا این انصاف نیست به نظرمن...اما توی تجارت و اقتصاد همین رقابته ست که پول سازه...!!!

6/آخی....گوش دادم قبلا...مرسی!!!
منم یه آهنگ معرفی کنم؟

شبتون بخیر

سلام علکم و رحمه الله!مرسی تو چطوری؟!
عید تو هم کلی مبارکا!ایشالله ک یکی از بهترین سال های زندگیتو داشته باشی!
خوب ایول این خیلی خوبه!همیشه پریاب! باشی

1.آره یادمه.اما می دونی فکر نکردن بهش ی جورایی پاک کردن صورت مساله س.من خودم دوس دارم از هرچی که می ترسم خودم برم تو شکمش!!!

2.معضل بزرگی شده ارشد تو کشور ما!جمعیتش داره از کنکور کارشناسی هم میزنه بالاتر!

3.مینا اطلاعات فوق سری رو رو نکن دیگه
آره دقیقا!اقتصاد بخشی از زندگیه که همه بدون استثنا باهاش درگیرن!پس چه بهتر که علمی تر باهاش برخورد کنن!

4.اوهوم!آرامش خاصی میده خوندن!البته به همه که نه!به کسایی که عادت کرده باشن به خوندن!
زندگی نامه خوندن رو دوست دارم کلا.تو همون پست پارسالی هم پیشنهادم زندگی نامه ولتر فرانسوی بود که خیلی خوشم اومده بود.شیرینی زندگی نامه خوندن به اینه که آدم "تکرار تاریخ" رو خیلی خوب می فهمه.

5.جالب بود!از یه زاویه دیگه نگا کرده بودی ب موضوع!به ی مشکل اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی نگاه کردی!کامل قبول دارم!فرهنگ غلط یعنی همین چیزا دیگه!یعنی چشم و هم چشمی.یعنی غرور.یعنی پز دادن!خداااا رو شکر اصلاااا درگیر مارک بازی نیستم!
چه تفرقه ی پوچی هم هس واقعا!تفاوت به خاطر مارک لباس مثلا!!!

6.من تازه شنیدم خیلی خوشم اومد!
آره حتماااااا!

در حال حاضر ظهرت به خیر!

مهدیه یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 15:04 http://bihamta2012.blogsky.com

سلام ، احوال شما تو این سال جدید چطوره ؟
خوبین خوشین سلامتین؟
سال نو مبارکتون باشه و پر برکت ایشالله
1. چشم ، من یکی تصمیم گرفتم تو این چند روزه حتما همین کار رو انجام بدم ، این تجربه رو درک کردم که وقتی خیلی حرفا بیاد روی کاغذ حالا چ واقعی چ مجازی، موثره
وقتی حرفی یا هدفی تو ذهنه فقط یه بعدش تو نظر ماست ولی وقتی مینویسیم ابعاد دیگه ش رو هم میتونیم ببینم و برامون آشکار میشه .. نمیدونم منظورمو گرفتین یا نه.. ولی بهر حال من میخوام حتما این کار رو انجام بدم
2. این پیشنهاد رو هم در انتهای پیشنهاد 1 باید انجام داد دیگه ، تا به حال چیکار کردیم و نتایجش رو و از حالا به بعد چ اهدافی رو برا خودمون داریم انشالله تا آخر همین سال همه به نتیجه ایده آل خودمون برسیم برا اهدافمون
3. جالبه ، اگه بحثی شد سعی میکنم شرکت کنم
ولی کلا تو خونه سعی میکنم اقتصادی رفتار کنم و اقتصادی فکر کنم تا هم به نفع خودم باشه و هم خونواده
4. این پیشنهاد رو چندین بار تا به حال ازت شنیدم ولی نمیدونم چرا هیچ علاقه ای به کتاب خوندن ندارم و هیچ لذتی نمیبرم حتی یه بار یه کتابی رو از کتابخونه گرفتم ولی فرت خوندنش رو گیر نیاوردم بعد از دوبار تمدید پسش دادم ولی امیدوارم به خاطر این " اجبار" ی هم که شما ذکر کردین یکی دو تا کتابی بخونم سعی میکنم تا آخر سال
5. شکر خدا تا به حال مارک پرست نبودم و همیشه سعی کردم به کیفیت و زیبایی فکر کنم تا مارک
یادمه یکی از بستگان یه تی شرت خریده بود که اصلا پسند نبود حتی واسه خودش گفتم واسه چی اینو خریدی گفت واسه مارکش گفتم حالا چند گرفتی گفت فلان دود از کله ما بلند شد واقعیتش
گفتم واسه ی چی ؟ ایندقه پول بی ارزش شده حالا آدم پول کلان بده واسه سلیقه ی خودش یه کم ارزش داره ولی برا مارک واقعا نوبره والا ... ولی خیلی زیادن این مارک پرستا که به خاطر چشم و هم چشمی بی اونکه اطلاعی داشته باشن از جنسش یا کیفیتش فقط به خاطر مارکش خرید میکنن و دوبار نپوشیده باز هم واسه پز دادن خرید مارک دارشون رو کنار میندازن و چیزای مارک دار جدید تری میخرن تا پولشون رو به رخ هم بکشن
به قول امام خمینی(ره) : خدا همه ما را آدم کند.

سلام مهدیه خانم عزیز.شکر خدا خوبیم.ممنون!شما چگونه اید؟!
به شما هم مبارک باشه.آرزو می کنم پر از خوشی باشه براتون سال جدید!

1.من که خودم ایمان دارم به اثراتش و به خاطر همین چندین ساله این کار رو تکرار می کنم و وقتی برگه های سال های مختلف رو کنار هم می چینیم خیلی چیزا دستگیرم میشه.

2.درسته.البته به نظرم باید تو این پیشنهاد دوم،تمرکز کنیم رو هدف های بزرگمون.

3.درسته.خواه نا خواه همه با اقتصاد درگیر هستیم.پس چ بهتر که با اطلاعات خوب با قضیه برخورد کنیم.

4.می فهمم مهدیه خانم.تو جواب مینا هم گفتم هرکسی لذت نمی بره از مطالعه.کسی با این کار آرامش می گیره که عادت کرده باشه به خوندن.اون حس آرامش رو تجربه کرده باشه.

5.واقعا شکر داره!گیر افتادن تو این بازیا اصلا جالب نیس!خدا همه ما رو به راست هدایت بفرماید!!!

mina یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 15:55

سلووووم.امیدوارم تا به امروز سال نو رو فوق العاده سپری کرده باشی...!!

1/قبول دارمااااا ولی من که هیچوقت دختر ی نبودم که حسرت و افسوس اشتباهاتمو بخورم یه وقتایی مخصوصا وقتی میخوام بخوابم خودمو دیوونه میکنم از بس بهش فکرمیکنم...!!!
در کل فوق العاده ست مخصوصا وقتی ازش تجربه بدست میاری...

/2اوهوم.حالا تو چی؟ شرکت میکنی؟

3/کدوم اطلاعات فوق سری؟متوجه نشدمممممممم

4/دقیقا!!!!

5/آفرین پسر خوب...!!!
فک کنم خانوما بیشتر درگیر این مسائل باشن...مامانم با زنداییم شدیدا اصن با لب و لوچه ی مارک و رقابت تومارک شیک خریدن بازی میکنن...!!! بعدم اشاعه ی اقتصادی راه میندازن!!!!

6/من پیشنهادم آلبوم گروه چارتاره./.ترجیحا آهنگ باران تویی...
خعلیییییی خوشم اومده...

وعلیکوووووم!
فوق العاده ک نبوده!عادی تر از عادی بوده متاسفانه!

1.آره دیگه اگه تجربه بشه خوبه.وگرنه اگه فقط خودخوری بیاره مضره اصن!

2.ان شاالله.منتها رو رشته ش به نتیجه نهایی نرسیدم!

3.همون ب و ر س دیگه

5. واست بدآموزی نداشته این کار مامان؟!

6.عالی بود مینا.نشنیده بودم تا حالا چیزی ازشون.مرسی ک گفتی.اینم لینکش واس دوستان
http://beeptunes.com/artist/7949057/%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87%20%DA%86%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D8%B1

هادی چهارشنبه 13 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 19:13

اولا عید رو تبریک و دوما ایام فاطمیه رو تسلیت میگم ...

1 - کاملا موافقم، سعیم رو میکنم یه کارنامه درست کنم !!
2- اینکار رو هم میکنم، حتما ...
3- مثلا چه بحثایی !؟ ایده های اقتصادی ؟! یا مثلا چه سهامی رو بخریم ؟! توضیح لطفا ...
4- منم یه پیشنهاد دارم، این همه از پیشنهاد هات رو قبول کردم تو هم این پیشنهاد من رو قبول کن ! کتاب های "مغالطات" و "منطق کاربردی" سید علی خندان رو بخون...
5- بعله، ما که همون glx و پراید و پارس رو استفاده کنیم ملاقمون میخوره به ته دیگ !!! این باشه واسه از ما بهترون

ممنون.ما هم عرض تبریک و تسلیت!

3.کلا هر چیزی که نفع اقتصادی رو دنبال داشته باشه.پیشنهاد واس بهبود کسب و کار.خلاقیت ها و کارهای جدید اقتصادی.پرسیدن از افراد مطلع درباره مفاهیم اقتصادی.این که چه سهامی بخریم هم می تونه بحث خوبی باشه ب شرط این که مبنای علمی داشته باشه.نه رانت و حدس و این جور چیزا.

4.کتاب رو اضافه می کنیم به لیست خواندنی ها!مچکر!

5.باریکلا پسر خوب و مودب

mina پنج‌شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 15:34

سلام...!!
خدارحمتشون کنه...نعمت بزرگی رو از دست دادی خدا بهت صبر بده...
و باقی عمر خودت باشه..!!

حتما فاتحه میخونم براشون!!

سلام.
خیلی ممنون.خدا رفتگان شما رو بیامرزه.
لطف می کنی...

هادی جمعه 22 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 18:58

راستش ایده های اقتصادی رو که نمیشه گفت ! یه وخ بدزدنش چی !!
راجع به سهام هم که اصلا سیستم بورس اینجوریه که باید پول رو بدیم کارگزار بورس واسمون سرمایه گزاری کنه، و البته خودش هم سود بر میداره. و نکته ی دیگه اینه که اگه بخوای تو بورس تو کوتاه مدت پول دربیاری باید دلالی کنی !! یعنی سهام بخری 1000 تومن دو روز دیگه که شد 1200 تومن همش رو بفروشی !! ولی اگه بخوای سود سالیانه بگیری که پیر میشی تا پول دستت بیاد !!

حتما ... خداوند پدربزرگت رو رحمت کنه ...

خوب غیر مستقیم بگو و مشورت بگیر!بهتر از اینه که بری جلو و یهو کله پا شی!
کارگزار صرفا یک واسطه ست برای راحتی کار سهامداران خرد!وگرنه شما می تونی خودت هر روز پاشی بری تالار بورس فرم پر کنی سهام بخری!
آره دیگه.نمی دونم اسمشو میشه گذاشت دلالی یا نه.ولی همین که کی بخری کی بفروشی خودش ی هنر بزرگیه.سود سالیانه هم تا حدود زیادی بستگی به خود شرکت ها داره.بعضی شرکت ها دو هفته بعد از مجامعشون سود رو به دست سهامدار می دن ولی ی سری دیگه حتی بعد هشت ماه هم این سود رو نمی دن!

خدا رفتگان شما رو بیامرزه...

مهدیه یکشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 11:04

سلام
تسلیت میگم آقا علیرضا ، خدا رحمتشون کنه و روح پاکشون رو با مولا علی محشور گردانه
این فاتحه نثار روح پاک ایشون و همه رفتگان خاک

سلام.
ممنون مهدیه خانم.خدا رفتگان شما رو بیامرزه.
لطف کردین...

هادی سه‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 09:56

بی حالی علیرضا !!! :(
آره خوب ، ما هم فعلا سهامدار خردیم دیگه !! البته شما که خیلی درشتی !
من با یه سری دوستام چندتا کار نسبتا جالب میکردیم که یکیش این بود که وقتی بیکار میشدیم مثلا ییهو میگفتیم اگه 1 میلیون (کمتر یا بیشتر) داشتی باهاش چیکار راه مینداختی !!!
یا مثلا با 5 هزار تومن چجوری خوش میگذرونی !!!
و از این قبیل ...
ولی یه چیز خیلی اصلی تو اقتصاد مشخص کردن دخل و خرجته. که خعلی مهمه !! که بدونی اول هر روز چقد داری و آخر هر روز چقد ! که شخصا تو این زمینه ضعیفم ...
من بیشتر تو فکرم برای ایده های اقتصادی تو شهرایی هست که تازه دارن گسترش پیدا میکنن، مثه مشهد !

متاسفانه همین طوره!
نه بابا ما از خرد هم خرد تریم!
خیلی سوالای خوبیه.من که موافق صد در صدی این جور بحثام.
شاید اگه بخوای هر روز و با جزئیات حساب کتاب بکنی بعد ی مدت زده بشی.پیشنهادم اینه تمام پولتو بذاری بانک و هفته به هفته پول بگیری از عابر بانک.این جوری نظم بهتری می تونی بدی به جیبت!
درسته.البته مشهد که گسترش یافته س!از بزرگترین شهرهای کشوره.در مقایسه با تهران کوچکتره ولی خیلی بزرگه.شهرهای توسعه یافته و در حال توسعه هرکدوم بازارهای خودشونو دارن.توسعه یافته ها به خاطر تمرکز جمعیت و امکانات موقعیت مناسبی برای سرمایه گذاری دارن.شهرهای در حال توسعه هم به خاطر استارت پیشرفت فضای خودشون رو دارن.مهم ترین چیز،خلاقیتیه ک آدم باید ایجاد کنه در کارش

هادی پنج‌شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 18:59

هر چه بگندد نمکش میزنن ...
من از تو انرژی میگرفتم، اما حالا ... ... بــــــــــــــــــــــــــــــــــــرگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــردددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد ....
صادقانه بگم ... کسی که اینقدر قدرت کلام و اندیشه داره که میتونه منو یه سال از فضای نت دور کنه، کسی که اینقدر انگیزه داره که بر خلاف رشتش مطالب فلسفی میزاره (در حد بندسلیگا ) و اون ها رو بخوبی درک میکنه، کسی که میگه "تو سخت ترین شرایط هم میشه متوقف نشد و رشد کرد.فقط کافیه به خودمون مسلط باشیم و خیلی حساب شده بهترین تصمیمو بگیریم و بهترین کارو بکنیم." درک ناراحتیش سخته ...

منظورم از توسعه ی مشهد (و مثلش) اینه که ، زمین تو مناطق مختلف مشهد در حال گرون شدنه، متروشون داره بزرگ میشه و خوراک بستن قرار داد واسه تآمین وسایلش هست، کارهای از این قبیل که ما به عنوان کسی که سرمایه اندکی داره میتونه از فرصت واسطه بودن سود ببره. از واسطه برای هتل ها بگیر تا واسطه برای خرید و فروش های دولتی ...
ولی به جز واسطه بودن که به درک و شناخت عمیق روابط و شرکت ها نیاز داره .اگر بخوایم کاری کنیم باید قبل از اینکه راجع به ایده بحث کنیم به نظرم راجع به بدست آوردن سرمایه و راهاش بحث کنیم ...

لطف داری داداش.اتفاقا کم کم انگیزه برگشتنه داره تو وجودم سبز میشه!
آقا زیادی شرمنده مون نکن دیگه!آب میشم میرم تو زمین ها :دی

اوهوم.آره جالبه.کلا حاشیه اکثر شهرهای بزرگ در حال رشد و ارزش پیدا کردنه.قبول دارم حرفتو.
به دست آوردن سرمایه اولیه هم یا کوتاه مدته یا بلند مدت.کوتاه مدتش که تا حدود زیادی یا از دست ما خارجه و به شانس و اقبال و شرایط خانوادگی و این جور چیزا بر می گرده.بلندمدتش هم به کار خوب یا سرمایه گذاری های خرد تر مربوط میشه.راه دیگه ای هم هست به نظرت آیا؟!

هادی چهارشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 20:50

داش علیرضا ... مهم حال خودته ... واقعا برام سخته ببینم حالت خوب نیست ... هر کاری که میبینی میتونه حالت رو بهتر کنه انجام بده ...
خیلی کلی گفتی، فک نمی کنم راه دیگه ای باشه !!
پس تنها راه این میشه که به قول تو سرمایه گذاری های خرد انجام بدیم دیگه ؟
راستش ایده ی من برای سرمایه ی خیلی کم اینه که یکم پول قرض میگرفتم میرفتم پشه کش برقی میفروختم !! اونم تو مناطقی که پول کولر گازی و این جور چیزا رو ندارن... نزدیک تابستونم هست تقاضاش زیاده ... دم مترو مثلا !! فقط لازمه یه عمده فروش خوب پیدا کرد .
البته این یکی از ایده هامه . این ایده های تجاریه ... ولی اگه بخوای جایی استخدام بشی تا سرمایه بدست بیاری میشه کارایی مثل پخش کردن تراکت و این حرفا کرد که کمی سخته (روزی 40 تومن) که تنها مزیتش اینه که زیاد طول نمیکشه !!!!... یا مثلا یه میلیون و 230 تومن بیاری بری موتور بگیری روزی 100 تومن در بیاری و یک ماه نزدیک 3میلیون بدست بیاری و آخر ماه هم موتور رو بفروشی بری با 3 میلیون کار کنی ... (همه ی اینها که گفتم از اون وقتاییه که میشستیم میگفتیم با 1 میلیون چه میشه کرد :)) )
ایده های بزرگ هم دارم که نیاز به سرمایه های خیلی بیشتر از این حرفاست و مهم تر از اون یه سری نیروی متخصص در زمینه ی های مشخص ...

قربون رفیق ;)
به هر حال این هم تجربه ایه.حتی اگه سود خوبی نداشته باشه ولی باز تجربه س.
اگه آدم تو زمینه ی واردات مخصوصا از بازارهایی مثل چین و تایلند و ترکیه و عراق آشنای مطمئن داشته باشه میتونی سرمایه شو به اون بسپره و سود خوبی هم ب دست بیاره.
ایده هات قشنگن.تا حالا عملیشون هم کردی؟

هادی دوشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 23:49

راستیتش اونم آشنا میخواد که شخصا دوست دارم خودم جلو برم ... ببینم عرضش رو دارم یا نه !! ولی مسلماً اگه تو یه زمینه ای آشنا داشته باشی میتونی ازش کلی چیز یاد بگیری...
ایده ها رو در حال حاضر میخوام یکیش رو اجرا کنم ! پشه کش ! ولی باید بزارم بعد اعتکاف ... رفتم دیدم 28 تومن میخرن، 35 تا 39 میفروشن ! یه سریشم 3-4 میخرن 7 میفروشن !! خلاصه ببینیم اولین خرده تجارتمون چطوری پیش میره :))

درسته ک تنهایی جلو رفتن ویژگی های مثبت خودش رو داره اما ریسک و هزینه ی کار رو هم به مراتب بالاتر می بره!
مسلما دومیش خیلی بهتره!شخصا پیشنهاد می کنم فروش 7 رو انتخاب کن.
ایشالله موفق بشی ما رو هم تو شرکتت استخدام کنی!!!

هادی دوشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 23:54

هر تجربه ای که داری ازش عبور میکنی امیدوارم برات پرسود باشه و بعدش دغدغه هاش از بین بره آرامش بیاره برات ...



راستی، اگه آشنایی تو زمینه ی واردات داری، توصیه میکنم نزدیک ایده های من هم نشو :) چون اینا واسه کسیه که سرمایه ندارن...یه بنده خدایی هم بود رفته بود سازمان تجارت جهانی عضو شده بود بعد اونجا مثلا بهت یه سال وقت میدن که با یه میزان سرمایه تجارت کنی تا کارتش رو بهت بدن ! اون بنده خداهم میشینه خونه ماهی 100-120 میلیون در میاره !! اینم ازون دسته کارای به شدت ایده آله :)

گل گفتی رفیق!صد در صد هم نظرم باهات...

نه آشنایی ندارم.ولی می دونم از بهترین و مطمئن ترین راه های کسب درآمد تو ایران ما "دلالی" و "واسطه گری"ه.و بهترین شکل واسطه گری هم تو بحث واردات اتفاق می افته.

اون دیگه خیلی بالا بالا هاس!واس کسی مناسبه که خاک تجارت و روابط بازرگانی و بین المللی رو خورده باشه.نوش جونش واقعا!حقشه!

فرزانه شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 01:30

سلام آقا علیرضا ناراحت شدم بابا بزرگتون فوت شدن...
خدا رحمتشون کنه...

سلام فرزانه خانم.
ممنون لطف کردین.ایشالله خدا عزیزانتون رو نگه داره براتون...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد