اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه

حاشیه / دی‌ماه ۱۳۹۲

۱. تو همه‌ی وقایع ناخوشایندی که برات اتفاق می افته، به دنبال علت و مسبب بگرد؛ اگر خودت مقصر بودی، عذاب وجدان بگیر و سعی در اصلاح ناکامی پیش اومده بکن؛ اما اگر در این ناخوشایندیِ اتفاق افتاده نقشی نداشتی، از همین بی‌تقصیر بودنت برای آرامش درونیت بهره ببر.

۲. حرف خیلی تکراری ایه. ولی هم چنان اعتبار و ارزش داره."به مرگ فکر کنید" . روزی خواهد اومد که خود ما، همین کسی که الآن داره این صفحه رو نگاه می کنه و متن رو می خونه، خواهیم مرد. به فکر باشیم.

۳. لعنت به همه‌ی اون قوانین خشک و بی‌روح دنیا که توشون ذره‌ای انسانیت پیدا نمیشه.

۴. بسیار گفتیم و شنیدیم از نکات منفی و فاجعه‌بار سیاست روز کشورمون. حق طبیعی مون هم بود این اعتراض و انتقاد و هیچ‌کس هم اجازه نداره کوچک‌ترین بی‌احترامی‌ای بهمون بکنه؛ اما این بار می خوام سنت‌شکنی بکنم و مثبت حرف بزنم. به‌شخصه کسی بودم که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکردم، چراکه به هیچ کدوم از نامزدها اعتقاد و اعتماد نداشتم؛ اما در حال حاضر سیاست‌ها و رفتارهای کلی دولت رو می‌پسندم و به همین خاطر درصدد حمایت از دولت هم هستم. سیاست خارجی موفق، ایجاد امنیت نسبی در جامعه، کندتر شدن رشد نابسامانی‌های اقتصادی و آزادی بیشتر مطبوعات و رسانه‌ها از دلایلم برای حمایت نسبی از دولته. در ضمن این نکته رو هم اضافه کنم که به نظرم این دولت آخرین تیر نظام جمهوری اسلامیه که بتونه باهاش هدف رو بزنه. اگر این دولت هم به ناکامی برسه، امیدها به قهقرا سقوط می‌کنه. پس دوستان عزیزِ منتقد دولت و مدافع نظام، حواستون باشه با خارج شدن از حد اعتدال، بهونه گیری الکی و مانع‌تراشی، امیدها رو تو دل مردم خشک نکنید.

۵. راست میگن که همه‌چیز اولین بارش سخته، اما دفعات بعدی عادی‌تر میشه. به نظر شما "دل کندن" هم از این قاعده پیروی می کنه؟

۶. امشب به قصه‌ی دل من گوش می‌کنی / فردا مرا چو قصه فراموش می‌کنی سایه

علی‌رضا دوشنبه 30 دی‌ماه سال 1392 ساعت 14:30

نظرات 13 + ارسال نظر

mina یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:58

slm alireza..
khubin??
khob bayad bebakhshi ke be farsi neminevisam...

1/be nazare man shodani nist...
akhe ya adam vaqe pazir nistan ya inke be ye nahvi be un etefagh marbutan...

2/

3/chetor????

4/uhum...albate man ehsas mikonam age mardom be ye omid vahi cheshm beduzan bishta zarbe mikhore , bad bin mishan,,!!!!
ta hodudi mosbat bude vali age mese ghabl beshe mohemtarin dalil ke dide mardome az bein mire..!!

5/na be nazare man shayad del kandan asun bashe ama harchi migzare gaghe dele adam taze tar mishe...

6/besiar ziba...

به سلام مینا خانم.ممنون.شما چطوری؟!

1.درسته حرفت.اما من مطلق حرف نزدم.گفتم اگه جایی مقصر نیستیم از بی تقصیر بودنمون برای "تسکین" خودمون استفاده کنیم.مسلما نمیشه به آرامش کامل رسید از طریق این نوع فکر.اما میشه خود رو دلداری داد.نه؟

3.می دونی خیلی از قوانین حقوقی هستن که خشکی بیش از حدشون،انسانیت و مهر و بزرگواری رو نشونه میرن.اگه بخوام اصطلاحی صحبت کنم باید بگم بروکراسی و ورق بازی دست و پاگیر یکی از علت های عقب افتادگی جهان سومی هاست.

4.خیلی خوب گفتی.انتظارات رو باید کنترل کرد.قسمت بعدی حرفت هم قبول دارم.اگه این دولت هم به ناکامی برسه دیگه باید فاتحه خیلی چیزا رو خوند.پس بهتره ک حداقل تا یه موعدی به دولت اعتماد و کمک کنیم.

5.به خیلی چیزا بستگی داره مینا.به شدت علاقه.به مدت زمان با هم بودن.به دلایل جدایی.به امید بازگشت.به تغییرات شخصیتی.به نظرم نمیشه یه چیز ثابت رو گفت واس همه دل بریدن ها.اما این رو قبول دارم که دفعه دومی ک یه نفر دل می کنه به احتمال بسیار زیاد کار راحت تری رو داره نسبت به دفعه اولی ک از کسی دل بریده.

6.خدا حفظ کنه ایشون رو...

مهدیه چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 15:25

سلام
حالت خوبه؟
1. توی یه بازی مثلا بازی موبایل وقتی میخوای برا بار اول بازی کنی از ساده ترین چاله ها میافتی ولی دفعات بعدی سعی میکنی از اون چاله ها بپری تا چند دور بازی نکنی و نبازی نمیتونی به مراحل بعد برسی هرچی جلوتر میره چاله ها پرتگاه میشن و بازی سخت تر ولی تو دیگه بازی توی دستت اومده و راحت تر میتونی موانع رو پشت سر بزاری
به نظر من زندگی هم مثل یه بازیه تا نبازی راه رو از چاه نمیتونی تشخیص بدی هرچی جلوتر میره سخت تر و جذابترمیشه ، فقط باید نبُری و ادامه بدی تا به موفقیت برسی
تلاش برای ادامه زندگی بهترین موفقیته...

2.روی انگشتری که در دست داریم باید بنویسیم «« مـــیگذره »»
تا وقتی خوشحالیم یا هروقت ناراحتیم نگاش کنیم
«همیشه باید به یاد خدا بود.»

3. ...

4. در مورد سیاست حرفی ندارم از دولت حالا هم خوشم نمیاد مخصوصا از دولت روحانی...

5. همون مثال گزینه 1
ولی دل کندن
نه
همیشه سخته
ولی برا هرکسی فرق میکنه...

6. گر گوش میکنی سخنی خوش بگویمت
بهتر ز گوهری که تو در گوش میکنی
جام جهان ز خون دل عاشقان پُر است
حرمت نگاهدار اگرش نوش میکنی
سایه چو شمع شعله در افکندۀ بجمع
زین داستان با لب خاموش میکنی

سلام.شکر خدا.خوب که نه.ولی بد هم نیستم!

1.جالب بود.منتها این نبریدنه به ابزارهای مختلفی نیاز داره...

2.به نظرم این جمله "می گذره" یا مشابهش "این نیز بگذرد" دو تا کارکرد متفاوت داره.که یکیش خیلی مثبته و یکیش خیلی منفی.اگه بتونه غم و اندوه و ناامیدی مانع از حرکت رو از بین ببره جمله ی خیلی موثر و مفیدی می تونه باشه.اما اگه این جمله باعث بی خیالی از نوع منفیش و یا رکود و سکون بشه اونوقت 180 درجه با حالت قبل توفیر پیدا می کنه.

4.من هم پیوند اخوت با کسی نبستم.ولی بنا به دلیل و منطقی ک گفتم حمایت می کنم.خوشحال میشم با دلیل نقدم کنید.

5.همچنان معتقدم به خیلی از شرایط بستگی داره ک تو جواب مینا گفتم.گاهی سخت و گاهی آسون.

6.عالی بود.هرکسی لیاقت عاشق شدن نداره...

رضوان چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 17:26 http://www.misstime.blogfa.com

سلام داداش علیرضا.خیلی وقت بود نیومده بودم البته فک کنم تو هنوز درگیر امتحاناتی.بیشتر اتفاقای زندگیم رو خودم مقصر بودم البته فک میکنم واسه حبرانشون خیلی دیر باشه.به مرگ هم خیلی فک کردم ولی هر بار بیشتر میترسم از سختیش.داداش علیرضا ببخشید اگه دیر به دیر میام اخه درگیر کنکورم دعا کن برام امسال رشته ای که دوس دارم رو قبول بشم.

سلام رضوان خانم گل.نه واس منم دیگه تموم شد.البته به بدترین شکل ممکن!!!
وسعت دیدت رو عوض کن.به این فک کن که 4،5 برابر مقداری ک تا الان زندگی رو چشیدی در آینده خواهی چشید.اینجوری می فهمی که دیر نیس اصلا.
بخش زیادی از ترست مثبته.سازنده س.
لطف کردی با این همه مشغولیت اومدی رضوان جان.تو که صد درصد قبول میشی.به روی چشم.من هم دعا می کنم...

مهدیه یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 17:38

سلاااااااااااااااااااااااااام
این وبلاگ هم مثل وبلاگ ما همچنان در خواب زمستانی به سر می برد و هنوز حالا حالا هامثل اینکه حوصله آپ کردن نداره ... درسته؟
خوب در جواب
ا. صد در صد ... نبریدن مثل توکل به خدا یا درد دل با یه دوست خوب و دانا یا امیدواری به آینده ای روشن و تلاش زیاد و ...
2.من منظورم فقط این بود که با یه خوشی جو گیر نشه و با ناخوشی دل بریده از همه چی ... درسته نظر شما که با دید این نیز بگذرد ببینیم بی خیال میشیم و بی خیالی در بعضی موارد به ضرر خود آدمه
4. نـــــــــــــــقدی ندارم
5. درسته
6. اوهوم زیبا بود

و علیکم السلاااااااام!
کلا با اومدن شبکه های اجتماعی گسترده و پیشرفته و جذاب،دنیای وبلاگ تو خواب عمیق زمستونی رفته!
چرا اتفاقا قبل عید آپ خواهم کرد!
1.بله همین طوره!
2.درسته.تو هر شرایطی مهم ترین چیز اینه که آدم اصل خودش باشه!اورجینال اورجینال!
4.ترسیدین؟!

هادی یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 21:22

1) البته من چون همه ی تقصیرارو مینداختم گردن بقیه وقتی انگشت اتهام رو برگردوندم آرامشم خیلی بیشتر شد ...

2) آخرین سخنرانی استیو جابز... اگه ندیدی حتما ببین ...

3) یکم توضیح لطفا

4) من فقط یه سؤال مدت هاست تو مخمه !!! ما این همه امتیاز دادیم به آمریکا پس چرا اونا تو تحریما راسخ تر شدند و یک قدم جلو اومدند ؟!! چی شد پس این مزاکرات ؟!!!

5) نه، نه ، نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه، دلکندن اگه قطعه قطعه باشه به هیچ وجه از این قانون پیروی نمی کنه . گرچه با تجربه تر میشیم که گیر نیفتیم ولی ...
ولی اگه مستمر در حال دل کندن باشیم اصولا دل نمیبازیم که بخوایم دل بکنیم ...

6) هیییییییع...

به به داش هادی!
1.باریکلا!
2.حتما!این هم لینکش برای دوستان:
http://www.beytoote.com/fun/visual/steve-speech-university-stanfordw.html
3.می دونی برادر خیلی از قوانین دنیا بی روح و خشکن.ورق بازی ان.بوروکراسی اداری ان.و هیچ توجهی به انسانیت و عاطفه و کمک به هم نوع پیدا نمیشه.به قوانین حقوقی نگاه کنی حتما پیداشون می کنی.
4.میشه مشخص کنی دقیقا چه امتیازاتی به اون ها دادیم؟
تو تحریم ها راسخ تر شدن؟یادت رفته زمانی رو که هر روز یک صنعتمون رو تحریم می کردن؟پتروشیمی خودرو بانک نفت دارو و... .الات چند وقته که تحریم جدید نداشتیم؟هادی جان داداشم خواهش می کنم حرفای صدا و سیما و مسئولان رو تکرار نکن!
5.با این شدتی که "نه" گفتی مخالفم!بستگی به شرایط داره!

mina یکشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:04

سلام..خوبی علیرضا؟
عجب!!!!!!!!
من ازاین دنیای مجازی دور شدم اما یه وقتایی سرمیزنم .جواب کامنتمو هم چند وقت پیش خوندم...

توجیه شدم.فک نمیکنم حرفی مونده باشه..
درکل علیرضا این چند وقته به یه سری نتایجی رسیدم که شاید بتونم یه حرفایی رو توی وبلاگ خودم بنویسم...!!!!!

حالا فعلا کامینگ سوووووووونه
شب بخیر...
راستی سال خوبی داشته باشی برادرررررررر

سلام مینا خانم نایاب!مرسی.خودت خوبی؟
حتما این کارو بکن.دلمون واس قلمت تنگ شده!
با این قیافه ای ک اومدی فک کنم یکی از بدترین سال های عمرم رو داشته باشم

هادی پنج‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 00:47

4- منظورم از راسخ تر شدنشون این بود که پس از درگیری بین اسرائیل و آمریکا تحریم ها بقوت خودش باقی موند که ؟ امتیازات : اکسید کردن 100 کیلو اورانیوم ... خاموش کردن سانتریفیوژ ها که اگه بخوایم دوباره به 20% برسیم 3 سال طول میکشه ... خودداری از نصب سانتریفیوژ های IR-2... توقف کار رآکتور آب سنگین اراک که خوب خوشبختانه این یکی پذیرفته نشد
قصد تخریب یا هر چیز دیگه ای ندارم ... ولی چی شد ؟!! یعنی اینا دروغه ؟ البته مثل این که مشاور اوباما گفته سبک مذاکرات ایران تغییر کرده ولی محتوا همون محتواییه که دولت قبلی پیشنهاد میداد !!
5- اگه دل آدم رو مثه یک سد بدونیم اگه هر از چند گاهی یه سوراخی ایجاد بشه، تعمیرکارا با سختی درستش میکنن و شاید همون قسمت رو محکم تر از قبل کنند ... ولی اگه این حفره ها زیاد بشن سد نابود میشه ... حالا من حرفم همینه ... اگه دل کندن تیکه تیکه و با مدت زمان باشه هر کدومش دردش برابره و تو او مورد خاص کمی کمتر ... ولی اگه پشت سر هم باشن طرف عادت میکنن و دردی براش نداره ...

4.متوجه نشدم!تحریم صنعت خودرو،دارو،پتروشیمی،حمل و نقل و بیمه کشتیرانی رفع شده.تحریم بیشتر صنعت نفت متوقف شده.منظورتو دقیق نفهمیدم!
الان اینا مثلا امتیازات خیلی بزرگیه به اون ها؟!به قول یکی از مسئولان بلندمرتبه نظام ما اصلا تو نظرمون غنی سازی 20% نبود!ما سر کل کل با غرب به این سمت و سو اومدیم!واقعا نمی تونم سبک فکری شما و هم تیپ هاتون رو درک کنم هادی جان!ما اومدیم مثلا به غنی سازی دست پیدا کردیم که بتونیم ازش منافع ملی به دست بیاریم(که البته هنوز بعد از گذشت سال ها و هزینه های بسیار به کاربرد عملی نرسیدیم!!!)اما الان منافعمون جدی تهدید شده!باید هدفمون از غنی سازی رو مشخص کنیم!اگه اهدافمون تامین منافعمونه که خوب به شکست رسیدیم!اما اگه هدفمون قلدربازی و شاخ و شونه کشیدنه خوب به پیروزی رسیدیم!یه چیز خیلی ساده ایه!نمی دونم چرا پیچیده ش می کنیم!ما به ازای خراب شدن اقتصاد،فرهنگ و حتی مذهب مردممون،انرژی هسته ای غیرکاربردی! به دست آوردیم!به خاطر چند مگاوات برقی که بعد از چند ده سال هنوز هم وارد چرخه نشده،اقتصادمون رو بیمار کردیم.و به واسطه همین مشکلات و معضلات اقتصادی و اجتماعی،غرهنگ و مذهب مردممون رو هم نشونه رفتیم.همچنان درگیر این سوالم که شما به چی فکر می کنید که انرژی هسته ای رو تجویز می کنین!تنها جوابی که واس این سوال پیدا کردم همون قلدربازی در برابر غربیه ک او هم یک قلدر به تمام معناس!

5.قشنگ بود!به عبارتی میشه گفت اگه یک زخم کامل التیام پیدا کنه اما بلافاصله زخم جدیدی بیاد اونوخت "دردناکی" همچنان باقی می مونه!

mina شنبه 2 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 02:02

سلام...زنداداش من کجا جوش آوردم فقط دارم از حق دفاع میکنم...آخه هرچی باشه ماها از وبلاگ شروع کردیم نباید انقد بیگانه پرست باشیم که وبلاگ و از یاد ببریم...!!!

علیرضا همچنان درای به قدرت من غبطه میخوریاااااااااااا
بابا نکن این کارو من دلم به حال میسوزه...

من شخصا واقعا مخالف واتس آپ و وی چت و ازاین چیزام...
فیس بوک هم چون فیلتره اعصابم خرد میش...
ولی موافقم وبلاگ خیلی عقب افتاده ازاونا...

چی؟ خواهر شوهر و با کمربند سیاه کنن؟
اصن تو تاریخ سابقه نداره حاجیییییییییییییییییییییی!!!!

سلام.
آره مینا.قبول دارم!به خاطر همین هم حداقل یکی دو ماه یه بار حداقل ی نیم آپی می کنم خو تو که 6 ماه ی بار هم پست نمی ذاری

اصن من و غبطه؟عمراااااا
نه منم دفاع نکردم.فقط گفتم که اونا چون جذاب ترن تونستن وبلاگی ها رو به سمت خودشون جذب کنن.اما دنیای وبلاگ با 10 سال قبل هیچ فرقی نکرده!اصلا خودشو بروز نکرده!
البته کلا نظرم اینه باید از همه شبکه های ارتباطی و اجتماعی حتی همون ویچت استفاده کرد.اما خوب صد البته مدیریت شده!
فیلتر فیسبوک هم که واقعا حل شده س واس خیلیا.خواستی بگو بهت ی فیلترشکن توپ بدم

آهان برعکسش سابقه داره؟!خوب ما ب برعکسش هم راضی ایم

mina یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 16:00

خیلیم خوبه....!!! من هم تو فکر ش هستم...

آفرین مدیریت شده!!!!!!!
نه واسه من اصن حل نشده...!!فیلتر شدن سایفون داشتم که چندوقتیه اصن کار نمیکنه.
اوهووووووووم مرسی..لطف میکنی اگه برام بفرستیش.
خششششششششونه
آدرسایملم میذارم اینجا...مرسی!!!

حالا استثنائا من خواهر شوهری هستم که اصن به کتک زدن اعتقاد ندارم...!!! واتگذار میکنم به خواهر شوهر ارشد مهدیه خانوم!!

سایفون داشتم اذیت کرد بی خیالش شدم.حالا یکی خوبشو میفرستم به ایمیلت...
خشونه؟!
خلاصه تکلیف ما رو روشن کنین که موقع کتک زدن بیایم ببینیم ی دل سیر بخندیم

mina سه‌شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 15:54

مرسی....

عه
مگه خنده داره؟ غیرتی شدمااااااااااااااااا

خواهش می کنم...
یزدی غیرتی شو ک ی کم دیگه بخندم باز

هادی سه‌شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 19:31

4- ابتدا خواهش میکنم از اینجور مغالطه ها استفاده نکن، اینکه طرف رو عضو گروهی کنی و صفات نه چندان جالب رو به اون گروه (و اللقاعده به اون شخص) منتصب کنی . فک کنم کتاب مغالطات رو خوندی که منم خوندم در ثانی، من حرف خودم و به بقول شما امثال خودم رو نزدم، حرف مشاور اوباما رو زدم، و مخالف این سبکی که ایران در 5+1 جلو میره نیستم. نظرم بیشتر جای اینکه از روی صدا و سیما و غیره باشه از روی نشست های اخیر آمریکا و اسرائیله !!! که معمولا به نتیجه دادن ادامه ی تحریم ها ختم میشد ! ولی مذاکرات اخیر هم باز جای بسی شکر داره ...
این اخلاق من دوستای خودم رو هم اذیت میکنه :) چون با خیلی چیزها مخالفت میکنم که عمق تفکر شخص رو بفهمم. و البته خوبه که منو تو سایتای به قول تو امثال خودم ببینی

من ابتدا سلام می کنم
نه هادی داداش اگه اخلاق من دستت اومده باشه می دونی که اذیت یا عصبانی نمیشم!در ضمن من هیچ وقت دنبال مغلطه و سفسته نبودم!شکل بحث کردنم هم کاملا تجربیه!از کسی یا جایی یاد نگرفتم!
من از یک تیپ فکری حرف زدم که تو جامعه وجود داره.اصلا هم صفت بدی نسبت ندادم!اونایی که بخش زیادی از جامعه رو فتنه گر و منافق میدونن این اشکال بهشون وارده!
می دونی برادر چیزی که من از این سبک نقل قول ها در طی این سال ها دستگیرم شده این بوده که گزینشی نقل میشن!شما می گردین و می گردین اون قسمتی رو که به نفعتونه انتخاب می کنین.شما اومدی حرف یکی از صدها مشاور اوباما رو غیر مستقیم نقل می کنی اما از اظهارنظر نخست وزیر اسرائیل که حمله می کنه به مذاکرات خودداری می کنی.تجربه به من ثابت کرده که بهتره به اکثر این نقل قول هایی که میشه بی توجهی کنم مگه اینکه بی طرفی اون ناقل بهم ثابت بشه.
فعلا که به کم شدن تحریم ها ختم شده.حالا تا ببینیم چی پیش میاد در آینده!

مخالف خوبه.مثل نبضی می مونه که یکی از نشانه های حیاته.تا می تونی باهام مخالفت کن!قسم می خورم خوشحال میشم!

هادی چهارشنبه 13 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 19:03

سلام :)
خیلی از مردم ناخواسته از مغالطه استفاده میکنن. دونستنش به خوب فکر کردن خیلی کمک میکنه. به عبارتی من رو جزو این گروهی که همه رو فتنه گر میخونن خوندی دیگه حالا بگزریم.
راجع به نقل قول قبول دارم که نمیتونه مبنای استدلال باشه ... ولی اگه همه ی جوانبش بررسی بشه قابل تأمله ...

با کمال میل درخواستت رو قبول میکنم :) البته کلا تو هیچ بحثی برای مثلا پیروزی بحث نمیکنم، بحث میکنم که شاید من جایی رو به طرفم نشون بدم که راجع بهش فکر نکرده بوده، و بر عکس ...