اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه

حاشیه / اسفندماه ۱۳۹۱

۱. دو ماه پیش بود که تو حاشیه‌ی دی ماه از وابستگی و علاقه م به دنیای مجازی نوشتم و گفتم که دل کندن از اون برام تقریباً غیرممکن شده؛ اما نمی‌دونم تو این دو ماه چه اتفاقات و تغییراتی رخ داده که باعث شده علاقه م به نت و این دنیای متن و نوشته خیلی کمرنگ بشه و جذابیت هاش پیشم رنگ ببازه. لذتِ بودن تو فضای مجازی برای من تا حالا یه سیر صعودی نزولی داشته. احساس می‌کنم سیر صعودی ش به آخر رسیده و الان در حال نزوله. دقت که می‌کنم می‌بینم خسته شدم از بس حرفامو "نوشتم". برای نشون دادن غم هام و گریه هام، شادی هام و خنده هام راهی نداشتم جز تغییر فونت و سایز و نگارش کلماتم...

در یک کلام دنیای مجازی با تمام زیبایی‌ها و جذابیت هاش برام کم ارزش شده...

۲. آخرین ماه سال می‌تونه بهمون یه انرژی مضاعف بده؛ اگر این طور فکر کنیم که این روزها، آخرین روزهاییه که فرصت داریم کارهای ناتموم سالمون رو انجام بدیم و کارنامه‌ی امسالمون رو غنی‌تر کنیم.

۳. چقد لذت می‌برم از صحنه‌ای که گربه م میره کنار گل نرگس باغچه‌ی حیاطمون و با دستش گل رو جلو میاره و بوش می کنه. عشق به زیبایی تو ذات این دنیا تزریق شده. هر وقت این صحنه رو می‌بینم اولین چیزی که به ذهنم می‌رسه این جمله‌ی لطیفه "فتبارک الله احسن الخالقین" .

۴. "اللهم اشغل الظالمین بالظالمین". حال و روز سیاست امروز ایران در یک جمله.

۵. قبول دارید که این "شاد بودنه" که دلیل می‌خواد و نه "ناراحت بودن" ؟!

۶. بی‌نهایت سپاس از همه رفقایی که فراموشم نکردن و با حرفای قشنگشون بهم انرژی دادن.

به این بی نهایت سپاس، بی نهایت معذرت رو هم اضافه می‌کنم بابت نبودنم. ببخشید...

علی‌رضا دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 13:04

نظرات 6 + ارسال نظر

mina دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 13:14 http://nagoftehayemina.blogsky.com

سلام...@@@
الان اومدم تو به روز شده ها وبت رو دیدم!!!چه تصادفی!!!

1/ خب شاید برات تکرای شده...!!!
یه مدت که ازش دور باشی بیشتر انرژی داری برای برگشتنش!!!
شایدم از آدماش خسته شدی...!!!!

2/نه!!من اصلا نظرم اینطوری نیست.
فک میکنم دیگه اخر سالی دارم نفسای آخرمو میشکم...
فقط منتظر شروع جدید سال هستم که منم خوب شروع کنم....!!!!
اصن این آخر سالی انرژی ندارم!!!

3/آخیییییییییییی نازییییییییییییییییییییییی
خیلیا هستن که بعضی حیوونا رو دوست دارن.
ولی منکه اصن اینطوری نیستم و حسشون رو هم ندیدم...!!!!
یکی از دوستام میگفت وقتی پیش گلا باشه حالش خیلی خوب میشه و روحیه اش خوب میشه...!!!
جالبه .واقعا فتبارک الله احسن الخالقین

4/

5/اوهوم!!!!شادی ها بهانه میخوان...!!!!
منکه دقیقا یه خط قرمز دورش کشیدم...!!!
واقعا نمیخوام الکی خووووووش باشم...!!!!!

6/

علیک سلام مینا خانم!
مفتخر فرمودید!

1.نمی دونم چرا.ولی می دونم این اتفاق افتاده.آره درست می گی.با دور بودن انرژی برای برگشت بیشتر میشه.
نه مینا اصلا.اتفاقا دلیل موندن فقط داشتن دوستای خوب تو این فضاس.

2.آره.خیلیا همین دید تو رو دارن.ولی من سعی می کنم با همون فکر که اسفند آخرین فرصت هاس برای انجام کارهای ناتموم به خودم انرژی بدم.

3.اره.هر موجود زنده ای که جون داره،کلی هم حس داره.فقط باید بهشون نزدیک بشی تا بتونی زیبایی حسشون رو درک کنی.یه جا می خوندم گل ها و گیاه ها تو خونه ای که آدماش با هم مهربونن خیلی خیلی بهتر رشد می کنن تا خونه ای که همه ش توش دعواس!

4. .......

5.اصلا دوست ندارم آدمایی رو که الکی واسه خودشون خوشن!

6.

مهدیه دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 14:50 http://bihamta2012.blogfa.com

سلام آقا علیرضا
چرا آخه؟
امیدوارم همیشه تو وب حضور سبزی داشته باشی
نگو این حرفا رو تو دیگه چرا؟
خوب ایشالله که موقتیه ، نه؟
حیوونا خیلی نازن مخصوصا کوچولوهاشون
علیرضا آدم باید خودش بره دنبال شادی
شادی به خودی خود سراغ آدم نمیاد
ولی غم آره سریع آدمو میچسبه
باید تو زندگی بگردیم دنبال چیزی که ما رو شاد کنه
بیاین قول بدیم از غمهامون دور بشیم حتی اگه اونا نخوان
میشه ها !!!!!!!!!!
میاین؟؟؟؟

سلام علیکم!

نمی دونم.شاید موقتی باشه.ولی حسیه که در حال حاضر وجود داره.احساس می کنم دنیای مجازی خیلی توخالیه!

می دونید غم تو ذات آدم قرار داده شده.غم های بزرگی که نتیجه خیلی چیزا می تونه باشه.ترس از فنا باعث غمه.ترس از دست دادن چیزایی که دوسشون داریم.ترس رفتن و نرسیدن.اینا همه چیزاییه که به آدم غم رو القا می کنه.حتی تو یه حدیثی هم همین چیزا رو دیدم.بله کاملا درسته.آدم باید خودش بره دنبال شادی.ولی شادی ای که اون قدر بزرگ باشه که بتونه غم های بزرگ رو بپوشونه

گندم دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 22:58 http://ATREGANDOM.BLOGSKY.COM

سلام.
1.منم یه مدت اینجوری شده بودم برگشتم به دنیای واقعا و دیدم اونجا چیز قشنگی برام وجود نداره پس ترجیح دادم به زیبایی های مجازی دل خوش کنم تا سادی و یا حتی گاهی تلخی حقیقت که البته شاید خیلی هم خوب نباشه بنابراین به بقیه توصیه نمیکنم این کارو صلاح مصلحت خویش خسروان داند
2.انقدر این کارا رو هم مونده که این چند روز باقی مونده افاقه نمیکنه ولی خو حق با شماست بلاخره یکمشو که میتونیم انجام بدیم
3.می دونین چیه من درست یاده همین جمله میافتم هر دفعه که به ماه نگاه میکنم نمیدونم چرا اما مظهر زیبایی دنیا برای من ماه هستش.
4.فقط میتونم سکوت کنم.
5.بعله بعله خیلیم قبول دارم
6.خواهش میشه وظیفه است
7.سرفراز باشید

سلام علکم!

1.اوهوم درسته.ولی آدم باید یه تعادل داشته باشه بین دنیای واقع و دنیای مجاز.نه همه ش تو واقعیت نه همه ش تو اینترنت.ولی در کل مرسی از پیشنهادتون:)

2.نه وقت کمی هم نیس.تو یک ماه میشه کلی کار کرد.فقط کافیه فک کنیم که آخرین فرصتامونه که بتونیم سال 91 رو سال خوبی تو زندگیمون کنیم.

3.اوهوم.واقعا برام عجیبه کسایی رو می بینم که هیچی از زیبایی های این دنیا رو نمی بینن و فقط به بدی ها گیر می دن.

4.آخرین سنگر سکوته...

5.باریکلا به شما

6.بزرگوارید...

7.شما نیز...

seyyed سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:21 http://hossein72t.blogfa.com/

سلام اغا علیرضا خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعد 1 ماهو 5 روز حدودا آپ کردی خیلی منتظر آپت بودم داداش
حال رو زسیاست که هیچی حالو روز همه چی خرابه معنی این خارجی که نوشنی چی چی مشه خیر سرون فقه و حقوق موخونم
کلا این روزا ایرا رو هواهه نامردا زدن آب مارو قطع کردن چن وقته ابک خش نخوردم
نه من قبول ندارم جدی مگم من هروقت ناراحتم دلیل دارم براش
بابت نبودنت آغا من نفهمیدم چطو شد این نبودنو توضیح بده

سلام داش سید.چطوری اخوی؟

حاجی ما که معمولا زود آپ می کنیم.حالا این دفعه دیر شد.شما چرا اینقد دیر به دیر آپ می کنی؟!

معنیش میشه خدایا ظالمان را به ظالمان مشغول گردان.یعنی ظالمان را توسط ظالمان از بین ببر!

جدی آبتونو قط کردن؟آب ما هم 15 روز قطع و وصل میشد همه ش!!!

آره درسته.جمله مو باید اصلاح کنم.باید بگم شادی دلایل قوی تری می خواد نسبت به ناراحتی.

هیچی داداش.اندکی ناخوشی!فقط همین!

mina سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 18:55 http://www.nagoftehayemina.blogsky.com

همه چی درست میشه...!!!!!!

خدا از دهنت بشنوه...

فرزانه پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:57

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام آغا علیرضا.
خش و خوبت؟؟؟؟
به چشم داره درس میبینه پست جدید هشتد
تازه پیشنهاد بهمن ماه را هم نهشتتا.

اقه یز داره بارون میات که دیه دره سیلوو مشه
اصپوهونیا هم آبونونا قط کدن
چققه جالبه مینا تو روز شده ها وبتون را پیدا کده.
نوشتت یزدی متوجه نمشد مخاسم این کامنتم را یزی خالص بلم براتون که یزیتون ققققوی بشه ولی دیه دره حالم بد مشه تا همین جاش بسه.

1. براتون کم ارزش شده:( آقا علیرضا اینجوری میشه برای همه. منم به چیزهایی که وابسته میشم و دل کندن ازش برام سخت میشه، یه مدتی هم میشه که ازشون زده میشم.
دوباره اون شور وعلاقتون بر میگرده انشالله و ما خوشحال میشیم.

2.موافقم.

3."فتبارک الله احسن الخالقین" . چقد قشنگ گربتون گل را بو میکنه.
ما یه پرنده داریم حرف میزنه. اونم با لچه یزی

4.

5.باید دنبال شادی گشت چرا که غم ها، خودشان ما را پیدا خواهند کرد.نیچه

به نظرم شاد بودن و ناراحت بودن بیشتریش برمیگرده به "نگاه" ما.
میشه تو اوج سختی ها با نگاه خوب دلیلی داشت برای شادی ها. با یه نگاه دیگه هم میشه حتی توی بهترین شرایط ناراحت و غمگین بود.
نمیگم تمامش برمیگرده به "نگاه" ولی قبول دارد بیشتریش همینه؟

6. خواهش میکنم بظیفه بود.

به به سلام فرزانه خانم عزیز.احوال شما!؟

ببخش ی سوال.شما تو رادیو یزد گویندگی نمی کنین.آخه لهجه تون زیادی غلیظه!اصپوهونیا؟!

۱.ممنون.بله درسته.خیلی از این حس ها موقتیه.امیدوارم حس من هم از همین جنس باشه.

۲.اوهوم!

۳.به گربه م باید بگم یه سر بیاد پیش پرنده تون

۴.قیافه تون خیلی قشنگه فرزانه خانم!!!

۵.واقعا جمله قشنگی بود.با این که اصلا از نیچه خوشم نمیاد ولی واقعا قشنگ بود.
بله کاملا حرفتون درسته.ولی بذارید من ازتون بپرسم.قبول دارید روح کلی حاکم به وجود انسان ها بیشتر غم داره تا شادی؟

۶.بسی لطف نمودید!