اندیشه بان

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه
اندیشه بان

اندیشه بان

جایی برای پاسداری از اندیشه

حاشیه / تیرماه ۱۳۹۱

۱. علت نبودنم. راستش دلیل اصلیش خبر بدی بود که اوایل خرداد شنیدم. خبری که خیلی منو به هم ریخت و کلاً حوصله‌ی هر کاری ازجمله وبلاگ نویسی و وبلاگ گردی رو ازم گرفت.

اولای امسال بود که پدربزرگم پادرد شدیدی گرفته بود که پیش چند تا دکتر بردیمش اما هر کدوم یه چیزی می‌گفتن و آخرش هم هیچ کدوم نمی‌تونستن کاری کنن. تا این که قرار شد برای آزمایش و عمل منتقل بشه بیمارستان لاله. و خلاصه اونجا بود که مشکل بابابزرگم رو فهمیدن.

خوابگاه بودم که مادرم زنگ زد و گفت که دکترها تو عکسا دیدن که بین مهره‌های ستون فقرات بابابزرگم یه توده‌ی نسبتاً بزرگ وجود داره و عصب پاش رو از بین برده و مهره هاش رو جابجا کرده؛ و به‌احتمال خیلی قوی هم این یه توده‌ی سرطانیه!

نمی‌دونید وقتی فهمیدم تو بدن بابابزرگم تومور پیدا کردن چه حالی شده بودم. آخه این بابابزرگم کسیِ که سرپرستی دختردایی یتیمم رو به عهده داره. نمی‌دونم یادتون می‌آد یا نه اون تصادف چند سال پیش داییم رو که تو وبلاگ قبلی ماجراش رو گفتم. این دختردایی م حالا که نه پدر داره و نه مادر و نه خواهر و نه برادر امیدش تنها به همین پدربزرگ بود که اون هم...

دیوونه شده بودم. بی‌اختیار می‌زدم زیر گریه. تا چهره‌ی دوست‌داشتنی بابابزرگم رو جلوی چشمام تصور می‌کردم یه بغض سنگین گلوم رو می‌گرفت. اون هفته موندم خوابگاه و اصلاً نرفتم خونه. می‌دونستم جو خونه خیلی بد باید باشه. فردای اون روزی که خبرو دادن دیدم اصلاً نمی‌تونم تو خوابگاه دوام بیارم. زدم بیرون. رفتم مقبره‌الشهدا شهرک محلاتی. نمی‌دونم رفتید یا نه؛ ولی اون بالا آرامش خاصی داره. چند ساعتی رو قبل و بعد اذان مغرب اونجا بودم و حالم خیلی بهتر شد. اصلاً من عادت دارم هر وقت دلم می‌گیره برم تو ارتفاع. حالم بهتر شده بود اما باز ته دلم یه غم عجیبی وجود داشت.

تقریباً یه هفته‌ای گذشت که دکترا نتیجه‌ی آزمایش دوم رو مشخص کردن. تو آزمایش دوم فهمیده بودن که این توده سرطانی نیست! آزمایشات بعدی رو هم که گرفتن دیدن جای دیگه ای از بدنش اثری ازش نیست. نمی‌دونم می‌تونید حال ما رو بعد از شنیدن این متوجه بشید یا نه؟! خیلی کم یادم می‌آد که تو عمرم این قدر خوشحال بوده باشم. هیجان و خوشحالی عجیبی داشتم. تو چند سال اخیر اولین باری بود که این همه از زندگی لذت می‌بردم؛ و این همون چیزی بود که من واقعاً بهش نیاز داشتم. این که تو این دنیا خوبی و زیبایی هم وجود داره.

الان پدربزرگم تحت مداواست. خواهش می‌کنم برای سلامتیش دعا کنید. مخصوصاً تو این ایام.

 

۲. تو این ایامی که بیمارستان می‌رفتیم دکتره می‌گفت تو دو  سال اخیر سرطان خیلی زیاد شده. البته نمی‌خوام بگم علتش فشار روحی  روانی مضاعفیه که حکومت به مردم تحمیل کرده‌ها! یا شایدم پارازیت‌ها و امواجی که لطف می‌کنن می‌فرستن روی شبکه‌های از خدا بی خبر تا مبادا مردم منحرف شن! یه وقت شما هم فک نکنید که این چیزا علتشه ها! حالا...!

 

۳. بچه‌ها شما هم شنیده بودین که قبلاها می‌گفتن مردم برزیل رو با فوتبال سرگرم کردن تا نفهمن دور و برشون تو سیاست و اجتماع چی می‌گذره؟! که البته بعدها دیدیم که برزیل جزء ده اقتصاد برتر جهان شد!

حالا به نظر شما چرا صدا و سیمای جمهوری اسلامی داره با این وسعت فوتبال رو پوشش می‌ده؟!

 

۴. بیست و نهم خرداد؛ سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی. چیزی که فقط تو بعضی تقویم‌ها می‌تونید پیداش کنید. من می‌گم آقا جون کلاً اسم این بنده خدا رو از تقویم هم حذف کنید تا خیالتون راحت بشه دیگه!

تف به معرفتتون. یادتون رفته چه زحمتی کشید تا حکومت شاه رو سرنگون کنه؟!

راستی شما خبر رو شنیدید که برای دفن جنازه‌ی استاد کسایی، بزرگ‌ترین استاد نی ایران، چه شرط‌هایی گذاشتن؟! دفن شبانه! تو زندگی نامه استاد می خوندم که بعد از انقلاب از صدا و سیما برکنار و حقوقش رو قطع کرده بودن! اینه رفتار یک حکومت ظاهراً اسلامی با بزرگان هنرش!

 

۵. امتحانا هم خلاصه تموم شد. باور کنید ده سال پیر شدم تا این امتحانا تموم بشن. من نمی‌دونم کی گفته دانشگاه قیف برعکسه. برای ما که قیف دو سر تنگه!

 

۶. دوباره تابستون رسید و هزار و یک برنامه کوتاه‌مدت و بلندمدت! خدا کنه این‌یکی تابستون مثل تابستونای قبلی نباشه که به هیچ‌کدومشون نرسیدیم!

 

نظرات 8 + ارسال نظر
مینا جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 16:54 http://www.nagoftehayemina.blogfa.com

سلام علیرضا خوبی؟

1/
آخییییییییییییییییییییییییی!!!!!!
خیلی متاثر شدم علیرضا.
خداراشکر که الان پدر بزرگت حالشون بهتر شده!!
ایشاا...همیشه سالم باشن و سایه شون بالا سر دختر داییت و باقی عزیزاشون!!


آخیی...خدایی بهترین لذت همینه!!
لذت قشنگیه!!
من تجربه شو نداشتم زیاد ولی میتونم حسش کنم!!!
خدارو شکر واقعا...!

2/اوهوم!!!چقد بد!!!
سرطان و کلا بیماری خیلی زیاد شده!!
هرجا میری...یه در بزرگر تر!!
جدی اینا علتش نبود؟؟!

3/
بیا
ورشم نرفته بود زیرسوال که اونم داره میره!!
تبریک!!

4/علیرضا
یادمه دقیقا پارسال سالگرد درگذشت دکتر شریعتی یه انجمنی تو دانشگاه علامه بود امتحان زبان داشتم نتونستم برم بعدش دوستام اومدن گفتن چه بهتر کمه نبودی.آخه انجمنش به بهونه ی درگذشت ایشون بوده ولی مثه اینکه همه حرفی زدن غیراز اینکه ازایشون یادی بکنن...

چندروز پیش تو وبلاگ کلاسمون ازاین لینکای سخن های دکتر شریعتی گذاشته بودم یکی از بچهدهای کلاسمون با یه حالات معترضانه اومده میگه اینو ورش دار!!ااصن مونده بودم چی جوابشو بدم!!

علیرضا فقط میتونمب گم برای مکردم کشورمون متاسفم گه برای اینکه رسوا نشن همرنگ جماعتی شدن که نیمدونن کارشون درسته یا نه!!!!

چی میشه گفت...
همش ازاین چیزایی که رنگ ظاهر گرایی و ریا کاری توش پیداست!!!
اینا میدونن که اسلام دین اخلاقیاته ولی برعکسشو تو کشورمون پیاده میکنن!!

5/امتحانا.
وااااااااااااااااااااااااای!!
مال منم افتزاح بود!!!!!!!!!!!!
تازه فهمیدم دانشگاه چقدر دو دره بازیه!!
بخداااااا.
یکی از هم کلاسیای پسرمون دسته گل خریده بابت روز معلم داده به یه استاد منطق که هیچی بارش نبود.
بعد روز امتحان میگه نمره بده!!بهش میگم توکه چاس شدی برا چی نمره میخوای میگه دسته گل واسش خریدم الکی که نیست!!


6/دقیقا!!
من درست وقتی امتحانام تموم شد.هزارارن برنامه ر یختم برای این 3ماه تابستون!!!
خداکنه تابستون خوبی باشه برات!!

سلام مینا.متشکر.شما خوبی؟!

1.الان حالش الحمدلله بهتره.باید هشت مرحله شیمی درمانی بشه که اون توده کاملا از بین بره.مینا می دونی خرج درمانش چه قدره؟هر سری 2 میلیون تومن.با خرج های جانبی می زنه بالای 20 میلیون!حالا اون کسایی که به فکر رفاه مردمن بیان بگن که یه پیرمرد بازنشسته ی مستمری بگیر چ جوری باید 20 میلیون خرج دوا درمونش کنه؟!اینا درده.می گن تو سوئد مردم یک یورو!!! پول دکتر نمی دن!ام اینجا!
وافعا تجربه قشنگیه که خیلی چیزا رو زیر و رو می کنه!

2.نه بابا اینا که علتش نیست.ریزگردها و آلودگی هوا هم علتش نیستا!یه وقت فکرای ضد ولایت فقیهی نکنی!

3.دیگه دیگه!

4.جالبه که اکثر بزرگان انقلاب تحسینش کردن اما الان داره بهش پشت پا زده میشه.من که به احیای اسم دکتر بین مسئولا امیدی ندارم.اما دلم می سوزه که مردم شریعتی رو فراموش کنن.از کسایی که مخالفشن بپرس تا حالا چند تا کتابشو خوندن!اینا فقط بلدن از یه سری آدمای خاص تقلید صرف کنن.
وضع خراب تر از این حرفاس مینا.مردم بدی داریم!

5.باید اسم دانشگاه رو عوش کنن.تاسیس دانشگاه با یه هدف هایی صورت می گیره که الان اصلا اون هدفا باد هوان!چند وقت پیش یه چیزی تو وبلاگ بچه ها خوندم درباره همین نمره دادنه و نمره گرفتن که حالم از هر چی دانشگاهه به هم خورد!

6.خدا کنه برای همه تابستون خوبی باشه.

سماء شنبه 3 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:18 http://saamaa.persianblog.ir

سرت سلامت جوون.
1.ارتفاع رفتن تو کار خودشو میکنه دعای من فقط صلاح اون یتیم نوازه علیرضا.تو مرد دختر داییت باش علیرضا به فکر بی پناهیش نباش.مراقبش باش بی پناهی تو این زمونه سخته دادا.سایهء پدربزرگ پهلوونتم رو سر هممون مستدام.
2.همه چی زیاد شده...خیر و برکت غوغا کرده تو این خاک.
3.ورزشکار دوستیم ما پسر اشتباه نکن!ما همیشه حواسمون به همه جا هست...
4.شهدای سی خرداد 88.
ندا آقاسلطان.حمید حسین بیگ عراقی.سالار طهماسبی.محسن حدادی.ایمان هاشمی.میلاد یزدان پناه.فاطمه سمسار پور.رضا طباطبایی.اشکان سهرابی.بهزاد مهاجر.مسعود هاشم زاده.عباس دیسناد و خیلیای دیگه...
اینا رو کجا پیدا کنیم علیرضا؟اینا خاکشون تازه تره ولی چه زود فراموش شدن!
واقعا" تف به معرفتمون...این خاک عادت کرده هرکی که براش بجنگه رو به دست فراموشی بسپاره...یه روز ما هم فراموش میشیم...اینو میدونم...
5.خسته نباشی پسر.
مراقب خوبیات باش.

قربون شما آبجی!
یاد اون دختره تو مرد دو هزار چهره افتادم که این جوری حرف می زد

1.هر کاری از دستم بربیاد براش انجام می دم.ولی خوب خیلی سخته دختری تو سن و سال اون نه پدر داشته باشه و نه مادر.

2.غوغا کرده!

3.من خودم عاشق فوتبالم!اما دیگه نمی تونم ببینم که یارو اومده دو ساعت داره درباره رختکن و هتل و کفش و پیرهن و پدر جد و دختر خاله و این جور چیزای بازیکن حرف می زنه!خود فوتبال قشنگه.خوب آدم می بینه.اما دیگه ایـــــــــــــــــــــن همه حرف زدن درموردش یه علتی داره.

4.و خیلیای دیگه.بی معرفت شدیم سماء.خیلی بی معرفت شدیم!طرفو 300،400 روزه حبس خونگی کردن صدامون در نمیاد.بزرگترین استادهای هنر این مملکت می میرن اون هم با بدترین شکل اما ما صدامون در نمیاد!خیلی بی معرفتیم.خیلی...

5.ما اردات داریم...

sara شنبه 3 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:25 http://sara92.blogfa.com

سلام علیرضا جان
ممنون تو خوبی؟
مرسی که اومدی
خداروشکر که حال پدربزرگت بهتره
امیدوارم حالشون به طور کامل خوب بشه
خوشحالم که برگشتی
ممنون

سلام علیکم.الحمدلله.بد نیستم.
خواهش می کنم.انجام وظیفه بود.
ممنون که به یاد ما هستی...

هادی شنبه 3 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 18:40

سلام به مناسبت ظهور دوباره !
خوب از اولین مورد شروع میکنیم :
1_ خععععلی خوب حالت رو درک می کنم... برادر منم تابستون یکی دو سال پیش بر اثر تصادف 31 روز رفت تو کما ... اونوقت بود که تازه فهمیدم مرد گریه نمی کنه یعنی چی ... وقتی پدرم جلوی همه خیلی راحت با مادرم شوخی میکرد و تو محل کارش روزی 12 ساعت به اکسیژن وصل بود ....دعا می کنم همیشه سلامت باشه
اتفاقا ماهم دیروز صبح در ارتفاعات بودم !! البته رشته ی ورزشی تخصصی خودم منچه ... دیگه نهایتش یه نقاشی هم می کشیم!!!
دعا می کنم همیشه سلامت باشه
2_
3_ به اینجاش فکر نکرده بودم :)
4_ جانا سخن از دل میزنی
5_ آره انصافا ... تو این چند روز هر آنچه عقده از این امتحانا تو گلوم گیر کرده بود رو با انواقع و اقسام کارها که بهتره نگم پر کردم !!!
6_اتفاقا من هم همیشه برای ایام تعطیلات برنامه میریزم ولی به یکیشون هم عمل نمی کنم ! چرا دروغ ؟!

و علیکم السلام!
1.واقعا تجربه خاص و البته مفیدیه.

2.گریه داره رفیق!آمار سرطان تو ایران بیشتر از 1.5 برابر میانگین جهانیه!آخرش ما هم یه سرطانی چیزی می گیریم می میریم!!!

3.خوبه آدم به همه اتفاقات اطرافش با دقت نگاه کنه!

4.سخن از دلی که ریشه!

5.همون.بهتره نگی!ما که تازه دو سه روزه امتحانامون تموم شده.

6.هه!پس هم دردیم.اما بیا انصافا این دفعه رو یه تحولی ایجاد کنیم

فرگل دوشنبه 5 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 14:56 http://khaneye-azadii.blogfa.com/

سلام بر آقا علیرضای گل گلاب
1 . میفهمم چه حسی داشتی وقتی فهمیدی که حدس دکترا اشتباه بوده و پدربزرگت حالش اونقدرا بد نیس . من به دفعات این حس رو تجربه کردم . بهرحال خدا رو شاکرم . ما دوستان از خوشحالی دوستانمون خوشحال میشیم . امیدوارم پدربزرگت هر روز بهتر از دیروز باشه و ما تورو و دختر داییتو غمگین نبینیم
2 . بعید نیس ما هم سرطان بگیریم بمیریم علیرضا . ما هم که هرکی تو فامیلامون مرده همه از سرطان مردن . پدربزرگ و مادربزرگ و دایی و .....
3 . نه نمیدونستم . آخه نیست که ما دختریم و تو استادیوم ورزشگاه راهمون نمیدن که فوتبال تماشا کنیم ، دیگه کلا از فوتبال زده شدیم
4 . بله تف به معرفتمون . اگه معرفت داشتیم الان اینجا نبودیم ، اگه داشتیم الان کنار ندا بودیم . راحت و در کمال آرامش . به دور از این همه بدبختی و سیاهی روی زمین
5 . کلا این امتحانات و داشنگاه همه رو پیر میکنه . من هم همه مواهام سفید شده ولی امتحانات من هجدهم تموم میشه
6 . دوباره تابستون رسید و برای من هیچ فرقی با بقیه فصول نداره . از لحاظ کار و تلاش و درس خوندن میگم هااااا . باید کلاس رانندگی برم و کلاس آموزش شنا و کلی کلاسهای درسی که البته مشوق اصلی من پدرم هستش در این موارد وگرنه که فرگل و تلاش ؟؟؟؟

سلاااااااااااام!

1.یک دنیا ممنون که به یاد ما هستی!

2.فک می کنی این همه فشار روحی و استرس و فشار اقتصادی و این جور چیزا اثرشو چه جوری می ذاره؟با همین مریضی ها خودشو نشون می ده دیگه.اوضاع وحشتناکی شده!
ایشالله خدا همه شون رو رحمت کنه...

3.آره فرگل.کلا هم تو ایران هم تو جهان پشت پرده فوتبال خیلی کارا می کنن که ما ازشون بی خبریم!می خوای بیای ورزشگاه چی کار؟!با این فرهنگی که ما ایرانیا داریم ما که پسریم جرئت نمی کنیم بریم!!!

4.خیلی بی معرفتیم.

5.چقـــــــــــــــــــــد دیر؟!!!!!من 31 خرداد امتحانام تموم شد!!!

6.این که خیلی خوبه.وقتی تابستون تموم میشه می بینی که کلی چیزای جدید به دست آوردی.قدر پدرتو بدون.
پس ورزشکار هم هستی؟ایشالله کی المپیکی میشی؟
البته فک نکنم بذارن خانم ها برن مسابقات شنای المپیک:)

دیونه سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 19:11 http://mymina.blogsky.com

سلام داداش بجون خودم چند باری سر زدم ولی دیدم نیستی خودمم حالشو نداشتم پیام بذارم عوض بیادت بودم.
آرزوی صحت برای پدر بزرگتون دارم.
موفق باشی

سلام علکم!
قربانت رفیق.ممنون که به یادمی...

مینا پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 16:09 http://www.nagoftehayemina.blogfa.com

سلامی دوباره...

1/چه بدددددددددددددددددددددددددددددد
چی بگیم علیرضا انقد ازاین درد و بیماری ها زیاد شده که آدما واقعا دیه راهی ندارن...بعضیا حتی امیدشو هم ندارن برای درمان کردنش...

منکه وقتی میبینم این همه هرج و مرج و بیماری تو بیمارستانا هست و به اندازه ی کافی هم وجدان کاری از سوی بعضی از پزشکا و پرستارا وجود نداره اعصابم به هم میریزه والا.

بهرحال ایشا...هرچه زود تر خوب بشن و سلامتیشون برگرده!!

2/نه نه ابدا

4/خب دیگه مردم مجبورن بنا به دلایلی که میکشه به سمت ریا کاری و ظاهر سازی چجشمشون دنبال اینه که ببینم چه جوری باشن بهتره.
یه سری از مذهبیای خاص کلا دارن شریعتی رو میبرن زیر سوال.فراموشش کن حداقل بهتره تااینکه بخوان بد گوییش کنن و ....

5/بله متاسفانه!!
یه چنروزیه یه استاده هی مدام داره نمره منو از 13میبره 16.باز از 16میبره 13!!
سیستم رو حال کن!!
خودشم نیمدونه بهم چند بده!!

قربونت .
علیرضا کامنتای من تو اون پستا کوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو؟؟

و علیکم السلام!

1.دیگه وضعیه که پیش اومده.حالا باز خدا رو شکر بابابزرگ من چند تا دختر و داماد داره که هواشو دارن.دلم به حال اون بدبختی می سوزه که هیچ کی رو نداره...

2.آفرین دختر خوب

4.نقد اشکال نداره.اما به شرطی که همه نقد بشن.شریعتی و مطهری و خامنه ای و امثالهم همه نقد بشن.و صد لبته نقد منصفانه و بدون جانبداری.

5. یعنی چی نمره رو هی بالا پایین می کنه؟! این استادا خیلی باحالن انصافا!!!

ارادت داریم!

کدوم پستا رو می گی؟ همه نظرات هست که!

مهدیه جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 20:14 http://kahfelanam.blogfa.com/

سلام
خدا رو شکر خدا رو شکر چقد خوشحال شدم. هی تند تند میخوندم ببینم نتیجه آزمایشه چی شده. ایشالا که صحیح و سلامت بشن پدربزرگتون

2. نه فک نمیکنیم خیالتون راحت

3.قراره ما نیز اقتصاد برتر بشیم

4.به موقعش این کارم میکنن

5.آره واقعا

6.ایشالا که تابستونتون پربار باشه

سلام.
خیلی ممنون از دعاتون.فعلا حالش بهتره الحمدلله...

2.بله دیگه!

3.مگه الان اقتصاد برتر نیستیم؟!

4.بله.مرحله به مرحله!

5.برای من که خیلی سخت بود.خیلی خسته شدم...

6.همچنین برای شما!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد